تماس از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب

تماس با تلفن ثابت از تمام کشور 9099071613

banner

صدای مشاور تحصیلی

مشاوره تحصیلی تلفنی

مشاوره تحصیلی تلفنی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی

نکاتی در مورد ICT ها و نقش معلمان حرفه ای در كاربرد اثر بخشی و چالشهای مالی ICT در تحصيلات محیطهای آموزشی و کاری


تاریخ :    ۱۳۹۵/۳/۸     بازدید :    ۸۹۶

 نکاتی در مورد ICT ها  و نقش معلمان حرفه ای در كاربرد اثر بخشی و چالشهای مالی ICT در تحصيلات محیطهای آموزشی و کاری

سامانه صدای مشاور تحصیلی

مشاوره دهنده تخصصي مقالات تخصصی

برای تماس با مشاورین ما از تلفن ثابت با شماره 9099071613 تماس حاصل فرمایید

تماس از ساعت 8 صبح تا 12 شب

حتي ايام تعطيل

  نکاتی در مورد ICT ها  و نقش معلمان حرفه ای در كاربرد اثر بخشی و چالشهای مالی ICT در تحصيلات محیطهای آموزشی و کاری

جهاني سازي و تغييرات فناوري، فرايندهايي كه در پانزده سال اخير سرعت يافته اند، باعث ايجاد يك اقتصاد جديد جهاني شده اند كه با فناوري تقويت شده و  سوخت (انرژي) آن بوسيله اطلاعات تامين و با دانش رانده مي شود. ضرورت اين اقتصاد جهاني مستلزم نوع و هدف موسسات آموزشي است. از آنجاييكه روند كنوني به سوي كاهش  اطلاعات ناقص  و دسترسي به اطلاعات صحيح رو به رشد است، مدارس ديگر نمي توانند شاهد صرف زمان براي انتقال يك مجموعه اطلاعات تجويز شده از معلم به دانش آموز در طي يك مقطع ثابت زماني باشند، بلكه مدارس بايد فرهنگ "آموزش براي يادگيري" را ترويج دهند. بعنوان مثال فراگيري دانش و مهارتهايي كه آموزش مستمر را درطول حيات فرد ممكن مي سازند.طبق گفته آلوين تافلر بي سواد قرن 21،كساني نخواهند بود كه خواندن ونوشتن نمي دانند بلكه كساني هستند كه نتوانند يادبگيرند يا ياد دهند.
نگراني در مورد كيفيت و  روش آموزشي با ضرورت توسعه فرصتهاي آموزشي آنهايي كه بيشترين آسيب پذيري را براثر جهاني سازي دارند همزيستي دارد. عموما“ تغييرات جهاني سازي دركشورهاي درحال توسعه،برروي گروههاي كم درآمد، دختران و زنان و خصوصا“ كارگران كم مهارت، همچنين همه گروهها براي كسب و بكارگيري مهارتهاي جديد فشار مي آورد. سازمان جهاني كار نيازهاي آموزشي وپرورشي در اقتصاد جديد جهاني را بعنوان "آموزش پايه براي همه "، "مهارتهاي كاري براي همه" و "آموزش مادام العمر براي همه " تعريف مي كند.
فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات (ICT)  شامل، راديو وتلويزيون و همچنين فناوري هاي ديجيتال جديدتر مانند كامپيوتر واينترنت،  بعنوان ابزارهاي بالقوه نيرومند و فعال كننده  اصلاح و تغييرات آموزشي معرفي مي شوند.
ICT هاي مختلف وقتي بطور مناسب بكار برده مي شوند مي توانند به توسعه دسترسي به آموزش كمك كرده و رابطه بين آموزش و كارگاههاي روزافزون ديجيتالي را تحكيم كنند، همچنين كيفيت آموزش را با كمك ايجاد آموزش و يادگيري در يك پروسه فعال متصل به زندگي حقيقي بالا ببرند. بهرحال  تجربه مطرح شدن ICT هاي مختلف در كلاس درس و ديگر مكانهاي آموزشي درسراسر جهان در طي چند دهه گذشته بيانگر اينست كه تحقق كامل منافع بالقوه آموزشي ICT ها خودكار نيست. يكپارچه سازي موثر ICT ها در سيستم آموزشي يك فرايند پيچيده است كه نه تنها فناوري را درگير مي كند بلكه برنامه آموزشي و فن آموزش، آمادگي نهادي، شايستگي هاي  معلم و سرمايه گذاري دراز مدت را هم درگير مي كند. درحقيقت چنان اهميت حياتي به موضوع مي دهد كه بدست آوردن فناوري آسانترين قسمت آن است.
 
 ICT ها و كاربرد انواع رايج آنها درتحصيلات و آموزش: 

ICT ها معرف فناوري هاي اطلاعات وارتباطات هستند و براي اين منظور، بعنوان يك مجموعه متفاوت از ابزارها و منابع فناوري، بكاررفته براي برقراري ارتباط ,‌ايجاد،انتشار، ذخيره كردن و مديريت اطلاعات تعريف شده اند. اين فناوري ها شامل ,‌ كامپيوتر، اينترت، فناوري هاي پخش برنامه ( راديو وتلويزيون) و تلفن است.
درسالهاي اخير موج شديدي ازعلاقه عمومي درمورد اينكه چگونه كامپيوترها و اينترنت مي توانند بهتر تحت كنترل درآيند تا كارايي و تاثير آموزش را درهمه سطوح ودرهردو زمينه رسمي و غيررسمي پيشرفت دهند، آغاز شده است. اما ICT ها بيشتر از فقط يك فناوري هستند,‌  هرچند امروزه به فناوري هاي قديمي مانند تلفن، راديووتلويزيون، توجه كمتري مي شود ولي درگذشته بعنوان ابزارهاي آموزشي استفاده مي شدند . مثلا“ راديو  و تلويزيون براي بيش از چهل سال براي آموزش باز و از راه دور بكاررفته اند. دراين راستا هرچند چاپ گرانترين روش باقي مانده است ولي دردسترس ترين بوده و لذا دركشورهاي توسعه يافته ودرحال توسعه برجسته ترين مكانيسم ارايه است. 
كاربرد كامپيوتر و اينترنت هنوز در كشورهاي درحال توسعه مراحل اوليه را مي گذراند و اگر بخواهند بكارگرفته شوند بعلت زيرساخت محدود، دسترسي به آنها گران تمام مي شود. بعلاوه فناوري هاي مختلف براي اينكه بعنوان يك مكانيسم منحصربفرد ارايه شوند، نوعا“ بصورت تركيبي استفاده شده اند. بعنوان مثال انجمن راديو اينترنتي   Kothmale، پخش اخبار راديويي و فناوري اينترنت و كامپيوتر را با هم بكارمي برد تا مردم به آساني بتوانند در اطلاعات و ايجاد فرصتهاي آموزشي در يك جامعه روستايي (سري لانكا) سهيم شوند.
دانشگاه غيرحضوري انگلستان (UKOU)  در سال 1969 بعنوان اولين موسسه آموزشي در سراسر جهان به آموزش از راه دور اختصاص يافت و بندرت برموضوعات چاپي تكيه دارد. همچنين دانشگاه غير حضوري ايندراگاندي در هند كاربرد چاپ، نوارهاي صمعي وبصري، پخش راديويي و تلويزيوني و فناوري هاي كنفرانسي را با هم آميخته كرده است.

 آموزش از راه دور:
هرچند عرفا“ با تحصيلات بالاتر و آموزش واحدي آميخته شده، اما آموزش از راه دور شامل يادگيري در همه سطوح، چه رسمي و چه غيررسمي مي شود. آموزش از راه دور يك شبكه اطلاعاتي شامل، اينترنت،  يك اينترانت (LAN) يا (WAN)، را بطور كلي يا جزيي براي برقراري دوره ها، اثرات متقابل و يا تسهيل امور بكار مي برد. برخي آموزش ONLINE ي  را ترجيح مي دهند كه درآن، يادگيري برپايه وب بعنوان زيرمجموعه اي از آموزش از راه دور است كه به كاربرد يك جستجوگر اينترنتي ( مانند Internet explorer يا Netscape ) براي اين منظور اشاره دارد.
 

يادگيري مختلط: 
يك واژه ديگر كه امروزه درحال رواج يافتن است يادگيري مختلط است. و آن دربرگيرنده مدلهاي يادگيري است كه سيستم سنتي كلاس درس با شيوه هاي يادگيري از راه دور آميخته مي شود. مثلا“ دانش آموزان در يك كلاس سنتي مي توانند به هردو روش يعني استفاده از موضوعات چاپي يا موضوعات online رجوع كنند وبا معلم خود از طريق chat (گفتگو همزمان) ارتباط داشته باشند ويا از پست الكترونيكي استفاده كنند و يك دوره آموزشي برپايه وب هم مي تواند به دوره اضافه شود.   يادگيري مختلط بدينوسيله رواج يافت كه دريافت، آموزش كامل صرفا“ در يك محيط الكترونيكي حاصل نمي شود، بخصوص اينكه نقش معلم بكلي ناديده گرفته شود. درعوض بايد موضوعات آموزشي ونتايج آنها و اهميت فرد، ويژگيهاي دانش آموزان و زمينه آموزشي بمنظور رسيدن به يك تركيب مطلوب روشهاي آموزشي درنظر گرفته شود

آموزش غير حضوري وباز: 
آموزش باز و از راه دور بوسيله جوامع مشترك المنافع آموزشي بعنوان " يك راه ايجاد فرصتهاي آموزشي كه با جداسازي معلم و دانش آموز از نظر زماني و مكاني يا هردو " مطرح شد، آموزشي كه از بعضي جهات بوسيله يك نهاد يا موسسه تصديق شده است. كاربرد يك دسته مختلف از وسايل ارتباطي مانند چاپ، الكترونيك، ارتباطات دوطرفه، كه به دانش آموزان و معلمان اجازه برقراري ارتباط متقابل را مي دهد و همچنين امكان ملاقاتهاي حضوري و يك تقسيم كار درتوليد وبرقراري دوره هاي آموزشي.
مفهوم محيط دانش آموز محور:
شوراي ملي پژوهش ايالات متحده، محيطهاي دانش آموز محور را بعنوان "محيطهايي كه توجه خاص به دانشه، مهارتها ,‌رفتارها و باورهاي دانش آموزان دركلاس دارند" تعريف كرده است. مفهوم دانش آموز محوري از يك تئوري آموزشي بنام ساختارگرايي ناشي مي شود، كه آموزش را بعنوان يك پروسه كه درآن افراد "ساختن وايجاد كردن" را براساس دانش وتجربه قبلي خود معني مي كنند، نشان مي دهد. اين محيط، تجربه افراد را قادر مي سازد  كه مدلها يا الگوهاي فكري را بنا كنند تا براثر آن معني وسازماني براي تجربيات متعاقب ايجاد شود، لذا دانش "خارج ازآنج"، مستقل از دانش آموز و آنچه كه او بطور منفعل دريافت مي كند، نيست. بلكه دانش از طريق يك پروسه فعال كه درآن دانش آموز اطلاعات را انتقال مي دهد، فرضيه مي سازد ودرباره كاربرد مدلهاي ذهني خودش تصميم مي گيرد. يك شكل ديگر از ساختارگرايي بنام ساختارگرايي اجتماعي هم، بر نقش معلم، والدين، همسالان و ديگر اعضاي جامعه دركمك به دانش آموزان براي مفاهيم اصلي كه آنها با فكر خود بتنهايي قادر به درك آن نيستند تاكيد مي كند. براي ساختارگرايان اجتماعي، آموزش بايد فعال، داراي مفهوم واجتماعي باشد. اينكار در يك گروه كه يك معلم بعنوان تسهيل كننده يا راهنما دارد به بهترين وجه اجرا مي شود.
 
 وعده هاي ICT درآموزش:
براي كشورهاي درحال توسعه ICT يك امكان بالقوه، براي افزايش دسترسي و پيشرفت ارتباط و كيفيت آموزش دارد. ICT بطور زيادي كسب دانش و جذب وفراگيري آنر، با ارايه بي سابقه فرصت به كشورهاي درحال توسعه براي افزودن و گسترش سيستمهاي آموزشي ,‌ارتقا فرمول بندي و اجراي سياستها وگسترش دامنه فرصتها براي كار و فقرا تسهيل مي بخشد. يكي از بزرگترين سختيها كه فقرا تحمل مي كنند همچنين افراد ديگري كه در فقيرترين كشورها زندگي مي كنند، حس انزوايي است. فناوري هاي ارتباطي تضمين كاهش چنين حسي هستند وهمچنين تسهيل دردسترسي به دانش از طريق راههايي كه قبلا“ غيرقابل تصور بوده است. هرچند، واقعيت تقسيم ديجيتال (شكاف بين آنهايي كه به كنترل فناوري دسترسي داشته و كساني كه دسترسي ندارند) به اين معني است كه معرفي و يكپارچه سازي ICT در سطوح مختلف و درانواع متنوع آموزش، پرچالش ترين تعهدات است. شكست در اين مبارزه به معني بيشتر شدن شكاف دانش و عميق شدن نابرابريهاي موجود اقتصادي و اجتماعي است.

 
چگونهICT   مي تواند به توسعه دسترسي به آموزش كمك كنند؟
ICT يك ابزار بالقوه نيرومند براي توسعه فرصتهاي آموزشي، چه رسمي و چه غيررسمي است براي حوزه هاي قبلا“ ذكرشده (جمعيتهاي متفرق و روستايي) اقليتهاي قومي، زنان، دختران ، افراد ناتوان و پيران گروههاي بطور سنتي محروم از آموزش بعلت دلايل فرهنگي يا اجتماعي هستند، همچنين همه افرادي كه بدلايل مالي يا محدوديت زماني قادر به ثبت نام در مراكز آموزشي نيستند. 
هر زمان، هرجا (خصيصه تعريف كننده ICT ) توانايي ICT در سبقت از زمان و مكان است. ICT، آموزش غير همزمان يا آموزش با مشخصه يك تاخير زماني بين ارايه آموزش و پذيرش آن توسط فراگيران را ممكن مي سازد.
براي مثال، مواد درسي دوره اي online ممكن است در سراسر روز يا هفته در دسترس باشند. 
 
ICT  الزام همه فراگيرن ومربيان نسبت به بودن در يك مكان فيزيكي را رفع مي كند. بعلاوه انواع معيني از ICT مانند تكنولوژي كنفرانس از راه دور اين امكان را مي دهد كه آموزش در يك زمان، بوسيله فراگيران متعدد و از نظر مكاني پراكنده،  مورد استفاده قرار گيرد.
دسترسي به منابع آموزش از راه دور . معلمان و شاگردان ديگر مجبور نيستند فقط به كتابهاي چاپ شده و ديگر وسايل رسانه اي فيزيكي موجود دركتابخانه ها (كه به مقدار محدود دردسترس هستند) براي نيازهاي آموزشي خود متكي باشند. با اينترنت و شبكه جهاني وب، وسايل آموزشي زيادي تقريبا“ در همه موضوعات و با تنوع رسانه ها مي تواند از هرجا و درهرمدت از روز و توسط تعداد نا محدودي از مردم قابل دسترس باشد.
اين موضوع خصوصا“ در خيلي از مدارس كشورهاي درحال توسعه چشمگير است، همچنين حتي در بعضي از مدارس كشورهاي توسعه يافته كه منابع كتابخانه اي آنها محدود و منسوخ شده اند، اهميت دارد.
ICT همچنين دسترسي به افراد و مراجع (مربيان، خبرگان، پژوهشگران، متخصصان، رهبران و اشراف) را درهمه جهان تسهيل مي بخشد.

كاربرد ICT در آماده كردن افراد براي محيط هاي كاري:
يكي از شايعترين دلايل ذكر شده براي بكارگيري ICT دركلاس، بهتر آماده كردن نسل فعلي دانش آموزان براي يك محيط كاري است،كه درآن ICT خصوصا“، كامپيوتره، اينترنت و فناوري هاي مرتبط، روز به روز بيشتر رواج مي يابند. لذا سواد تكنولوژيك يا توان بكارگيري موثر و بهينه ICT، بعنوان يك لبه رقابتي در يك بازار كار درحال جهاني شدن، بنظر مي آيد. التبه سواد تكنولوژيك فقط مهارت ارايه خوب كارها طبق خواست اقتصاد جديد جهاني نيست . آزمايشگاه آموزشي منطقه شمالي ايالات متحده آمريكا، آن چيزي كه مهارتهاي قرن 21 ناميده مي شود را چنين شناسايي كرده است: سواد قرن ديجيتال ( خود شامل سواد عملكردي، سواد بصري، سواد علمي، سواد تكنولوژيك، سواد اطلاعاتي، سواد فرهنگي و هشياري و آگاهي جهاني) تفكر اختراعي، تفكر در رسيدن به رتبه بالاتر، استدلال كامل، ارتباط موثر و بهره وري بالا . ( به جدول 1 براي توضيح بيشتر نگاه كنيد)


جدول 1 – مهارتهاي لازم در محيط كار آينده

سواد قرن ديجيتال

سواد عملكردي

توان رمزگشايي معني و شرح عقايد دريك سلسله از وسايل ارتباطي(رسانه): كه شامل بكارگيري تصاوير، گرافيكه، ويدئو، نمودارها و نقشه ها يا سواد بصري

سواد علمي

درك جنبه هاي تئوريك و عملي علم و رياضيات

سواد تكنولوژيك

صلاحيت و رقابت در كاربرد فناوريهاي ارتباطات و اطلاعات

سواد اطلاعاتي

توان يافتن ,‌ ارزيابي و بكاربردن اطلاعات از طريق ICT

سواد فرهنگي

فهم ارزش گوناگوني فرهنگها

آگاهي جهاني

فهم اينكه چگونه ملتها، بنگاهها و جوامع در سرتاسر جهان با هم در ارتباطند

تفكر اختراعي

قابليت اقتباس

توان اقتباس و مديريت دريك جهان پيچيده و وابسته بهم

فراست

ميل به دانستن

خلاقيت

توان بكارگيري تصورات براي خلق اشيا

ريسك پذيري

توان ريسك كردن و درنظر گرفتن احتمالات

تفكر درجه بالاتر (حل خلاقانه مسايل و تفكر منطقي كه براثر قضاوت صحيح حاصل مي شود)

ارتباط موثر

تيم بندي 

توان كار در يك تيم

تشريك مساعي و ارتباط فردي واجتماعي با تاثير متقابل

توان تاثير متقابل و كار موثر با ديگران

مسئوليت پذير بودن

جوابگو بودن در مقابل روشي كه در كاربرد و فراگيري كاربرد ICT براي مصلحت عام بكار مي برند

ارتباط متقابل

رقابت و صلاحيت در انتقال، بيان، دستيابي و فهم اطلاعات

بهره وري بالا

توان اولويت بندي

برنامه ريزي و مديريت برنامه ها و پروژه ها براي كسب نتايج دلخواه جهت كاربرد آنچه دركلاسهاي درس ياد ميگيرند تا بتوانند در جهان واقعي، براي خلق و ايجاد فراورده ها ي مرتبط و با كيفيت،  به اجرا درآورند .

 

پتانسيل ICT براي ترفيع در كسب اين مهارتها وابسته به كاربرد آن بعنوان يك ابزار براي بالابردن كيفيت آموزشي (شامل، ارتقا استعداد ها به يك محيط دانش آموز محور) است.
 
كاربرد ICT  در پيشرفت كيفيت آموزشي: 
پيشبرد كيفيت آموزش و پرورش يك نكته حساس است. ICT مي تواند كيفيت آموزش را از چندين راه تقويت كند: بوسيله افزايش انگيزه و ورود فراگيران به صحنه اشتغال، بوسيله تسهيل در كسب مهارتهاي پايه اي و ارتقا تربيت مربي. ICT همچنين ابزاري انتقال دهنده است كه وقتي بطور صحيح بكار برود، مي تواند ابتكار را در يك محيط دانش آموز محور ارتقا دهد. 
انگيزه براي فراگيري – ICT هايي از قبيل ويدئو، تلويزيون و نرم افزارهاي چند رسانه اي كه متن، صدا و تصاوير متحرك را ادغام كرده اند، مي توانند براي ايجاد مضموني معتبر و مبارزه جو كه دانش آموز را در فرايند آموزش دخالت مي دهد، بكار بروند. همچنين امواج متقابل و ارتباطي راديويي، افكت هاي صوتي، ترانه ها، نمايشنامه ه، نمايش هاي كمدي و ديگر رسوم و سنتهاي اجرا، براي وادار كردن دانش آموزان به گوش دادن و درگير شدن آنها در ارايه دروس بكار مي روند.
همينطور بهتر از هرنوع ICT ,‌ كامپيوترهاي شبكه اي با اتصال به اينترنت مي توانند انگيزه فراگيران را با ادغام توانگري رسانه ها و تعامل ديگر ICTها با ايجاد فرصت اتصال به جهان واقعي و مشاركت در وقايع جهان، افزايش دهند.
تسهيل فراگيري مهارتهاي پايه اي – انتقال مهارتهاي پايه اي و مفاهيمي كه زير بناي مهارتهاي فكري درجه بالاتر و خلاقيت هستند مي توانند بوسيله ICT بصورت شفاهي و عملي تسهيل شود . برنامه هاي آموزشي تلويزيون، ابزار تكرار و تقويت را براي تعليم الفبا، اعداد، رنگه، اشكال و ديگر مفاهيم پايه اي بكار مي برند. بيشتر كاربردهاي  اوليه رايانه، براي تعليم آموزش، مبتني بر تسلط مهارتها، تقويت و تكرار محتوي درسي بود.
ارتقا تربيت معلمان – ICT همچنين براي پيشبرد دسترسي به تربيت معلمان و كيفيت آن بكار رفته است. مثلا“ موسساتي مانند مركز تربيت معلم شبكه اي (CTTC) در كره جنوبي در حال بهره برداري از اينترنت براي ارايه فرصتهاي بهتر توسعه و پيشرفت تخصصي معلمان، به صورت ضمن خدمت است. اين مركز كه از طرف دولت تامين هزينه شده، درسال 1997 تاسيس شد. و دوره هاي آموزشي مبتني بر شبكه جهاني وب را براي معلمان مقاطع ابتدايي و راهنمايي ارايه مي كند. اين دوره ها شامل "كامپيوترها درجامع اطلاعاتي"، "اصلاح آموزشي" و "جامعه آينده و آموزش" هستند. دوره هاي اختصاصي online نيز همراه با بعضي از دوره هاي كنفرانسي رودرو برگزار مي كردد. در چين، آموزشهاي فراگير مبتني بر راديو وتلويزيون معلمان براي چندين سال است كه توسط دانشگاه مركزي راديو وتلويزيون هدايت مي شود. دانشگاه راديو وتلويزيون شانگهاي و خيلي دانشكده هاي راديو وتلويزيون ديگر اين كشور هم در اين كار سهيم هستند.  در دانشگاه آزاد ملي ايندرا گاندي هند سيستم كنفرانس يكطرفه ديداري و دوطرفه شنيداري مبتني بر ماهواره در سال 1996 بوجود آمد كه بوسيله مطالب چاپي و ويديوئي ضبط شده ارايه مي گردد و910 معلم مقطع ابتدايي و كمك مربي از 200 موسسه محلي تربيت معلم را در ايالت كارناتاكا تعليم مي دهد. معلمان توسط گفتگوهاي متقابل توسط تلفن و فاكس با هم در تعامل هستند. 
دروس خصوصي الكترونيك براي ترفيع پايه فراگيران در Universitas Terbuka اندونزي – از زمان تاسيس در سال 1984 بعنوان اولين موسسه آموزشي آزاد از راه دور در اندونزي، دانشگاه Universitas Terbuka قدمهاي بزرگي در راه ايجاد آموزش هاي رده بالا براي اندونزيها برداشته و بيشتر از چهارصد هزار دانش آموز چهارده ساله را در سطح ملي پوشش داده است. رسالت اين دانشگاه نه تنها توسعه فرصتهاي آموزشي بلكه پيشبرد كيفيت آموزش و مرتبط كردن آن با نيازهاي توسعه ملي هم هست. در تلاش اين موسسه براي ايجاد پي آمدهاي كيفيت درآموزش، اخيرا“ كاربرد اينترنت و آميخته اي از فاكس و فناوري اينترنتي را براي دروس اختصاصي دانش آموزان در چهل دوره از بيش از 700 دوره ارايه شده، مرسوم كرده است. اين دروس الكترونيك به مدلهاي سنتي تر دروس دانشگاه شامل مدلهاي حضوري، ميل و راديو وتلويزيون ضميمه شده  كه هنوز هم بوسيله دانشگاه بكاربرده مي شوند. 
دو مدل دروس الكترونيك بكار رفته شده درآن عبارتند: دروس از طريق ليستهاي پست الكترونيكي و دروس از طريق ادغام پيامهاي ايميل و فاكس. درمورد دوم، مربيان پيامهاي پست الكترونيكي را به يك ورودي فاكس ارسال مي كنند كه توسط دانش آموزان بعنوان پيامهاي فاكس دريافت مي شود و سپس دانش آموزان با پيامهاي پست الكترونيكي به مربيان پاسخ مي دهند. مدلهاي فاكس بيشتر از مدل پست الكترونيكي قابل دستيابي است چون خدمات فاكس در اندونزي ارزانتر از اينترنت است و استفاده از آن مستلزم مهارت در كامپيوتر و پست الكترونيك نيست.
اين دو مدل ابتدا“ بصورت يك مقطع دو ترمي آزمايش شد، و نتايج آن بيانگر,‌ سطح مشاركت پايين درميان دانش آموز ومربي بود. يكي از دلايل آن عدم آشنايي و راحتي كاربرد فناوري و دليل ديگرآن سردرگمي اساسي بيشتر در مورد هدف مربيان بوده است. همچنن مربيان ادعا كردند كه دسترسي محدود به كامپيوتر، فقدان وقت و كمي مشاركت دانش آموزان، علاقه اوليه آنها را درمورد دروس الترونيكي بشدت كم كرده است . لذا با اينكه اينترنت و فاكس يك پتانسيل و نيروي بالقوه براي ارتقا پايه آموزش در دانشگاه توربوكا محسوب مي شود، ولي بايد مراحل عملي براي پيشبرد نسبت مربي به كامپيوتر، بالا بردن مهارتهاي كامپيوتري و پست الكترونيكي در ميان اعضاي هيئت علمي و دانش آموزان، ارتقا تلاشگرانه تر مدل دروس الكترونيكي، يا حداقل تشريك مساعي با موسسات خارجي براي ايجاد نقاط دستيابي بيشتر اينترنتي در سراسر اندونزي، انحام شود. 

نقش ICT در انتقال محيط آموزشي به يك محيط دانش آموز محور:
تحقيق نشان داده كه كاربرد مناسب ICT مي تواند تغيير مكان را در مضمون و در فن آموزشي (پداگوژي) كه در قرن 21 در قلب اصلاحات آموزشي جاي دارند ,‌تسريع كند. آموزش پشتيباني شده ICT اگر بخوبي طراحي و اجرا شود مي تواند كسب دانش و مهارتهايي مورد نياز يادگيري مادام العمر  دانش آموزان را، ارتقا دهد. ICT (خصوصا“ كامپيوتر و فناوري اينترنت) اگر بطور مناسب بكاربروند، بجاي اينكه فقط به معلمان و دانش آموزان اجازه دهند كه آنچه قبلا“ انجام مي دادند را بطور بهتري اجرا كنند، راههاي جديد تعليم وتربيت را فراهم مي كنند.  اين راههاي جديد تعليم و تعلم بوسيله تئوري هاي آموزش تعليم گرايان و ايجاد يك انتقال از علم تربيت معلم محور به فن تربيت دانش آموز محور ايجاد شده است. (به جدول 2، براي تطبيق يك روش تربيتي سنتي و روش تربيتي درحال ظهور توسط ICT )


جدول 2 – بررسي روش تربيتي جامعه صنعتي در برابر جامعه اطلاعاتي

نمود

روش تربيتي سنتي براي جامعه اطلاعاتي (كمتر)

روش تربيتي درحال ظهور (بيشتر)

فعال

فعاليتها توسط معلم تجويز و تعيين مي شود

آموزش كليه كلاس

تنوع كم در فعاليتها

خط مشي با برنامه تعيين مي شود

فعاليتها توسط فراگيران تعيين مي شود

دسته بندي گروههاي كوچك

فعاليتهاي متنوع و خيلي متفاوت

خط مشي توسط فراگيران تعيين مي شود

مشاركت

فردي

گروههاي هم سنخ و هم جنس

هركس براي خودش كار مي كند

تيمي

گروههاي غير متجانس

افراد همديگر را پشتيباني مي كنند

خلاقيت

آموزش  مولد

ارايه راه حلهاي شناخته شده براي حل مسايل

آموزش پربار

يافتن راه حلهاي جديد براي مسايل

ائتلاف

هيچ پيوندي بين تئوري و عملي نيست

موضوعات جداي از همند

براساس نظم و انضباط است

تك تك معلمان

تئوري و عمل يكپارچه شده اند

بين موضوعات ارتباط هست

موضوعي است

تيمهاي معلمان

ارزشيابي

با راهبرد معلم

بصورت مجموعي

با راهبرد دانش آموز

تشخيصي

 

 يادگيري فعال – آموزش ارتقا يافته ICT ابزارها را براي آزمون,‌محاسبه و تحليل اطلاعات بسيج مي كند، لذا يك برنامه كاري براي رسيدگي، تحليل و آموزش اطلاعات جديد ارايه مي دهد، ‌از اينرو فراگيران همانطور كه كارمي كنند ياد ميگيرند وهروقت كه مناسب باشد روي مسايل دنياي واقعي در عمق كار مي كنند، و آموزش را كمتر خلاصه كرده وبيشتر به وضع زندگي فراگيران مرتبط مي سازند. در اين روش برخلاف آموزش حفظي يا تكراري، آموزش ارتقا يافته ICT، درگيري روز افزون فراگيران را در مسايل روز، ترفيع مي دهد. همچنين آموزشي "درست سروقت))‌ است كه درآن فراگيران مي توانند انتخاب كنند كه چه چيزي را ياد بگيرند. 
يادگيري مشاركتي – آموزش مبتني بر ICT روابط متقابل و همكاري درميان دانش آموزان، معلمان و متخصصان را بدون توجه به مكان آنها تقويت مي كند. جداي از روابط متقابل ,‌آموزش مبتني بر ICT به فراگيران فرصتهايي براي كار با مردم از فرهنگهاي مختلف، ارايه مي كند و بدين وسيله به ارتقا تيم بندي فراگيران همچنين  مهارتهاي ارتباطي آنها (مانند آگاهي جهاني) كمك مي كند. آموزش برپايه ICT ,‌ آموزش انجام شده در سراسر زندگي فراگيران را باتوسعه فضاي آموزشي شكل مي دهد تانه تنها براي اشراف بلكه براي مربيان و متخصصان در زمينه هاي مختلف قابل استفاده باشد. 
يادگيري خلاق – آموزش برپايه ICT بكاربردن اطلاعات موجود و ايجاد فرآورده هاي جهان واقعي را بيشتر از برگشت اطلاعات دريافتي ترويج مي دهد.
يادگيري ادغام كننده – يادگيري بوسيله ICT رويكرد تعليم وتعلم موضوعي و ادغام كننده را ترويج مي كند. اين رويكرد جدايي بين نظم و ترتيبهاي مختلف و بين تئوري و عملي را كه دركلاسهاي سنتي رواج داشت ,‌از بين مي برد. 
يادگيري ارزشيابي كننده – اين يادگيري برخلاف تكنولوژي هاي آموزشي ايستا و مبتني بر چاپ يا متن، توسط دانش آموز جهت داده شده و تشخيصي است. آموزش آميخته با ICT وجود گذرگاههاي مختلف فراگيري و گونه هاي مختلف دانش را تصديق مي كند. ICT به فراگيرنده خيلي بيشتر از آنكه براستماع و يادگيري تكيه كند، اجازه مي دهد كه بگردد و پيدا كند.
  
 كاربردهاي ICT در آموزش:
خط مشي سازمان هاي آموزشي و برنامه ريزان بايد اول از همه درباره پيامدهاي آموزشي مورد نظر (ذكرشده دربالا)‌ صريح باشد. اين اهداف گسترده بايد انتخاب فناوري هاي مختلف را به سوي بكار رفتن و چگونه بكاررفتن هدايت كند. پتانسيل هر فناوري مطابق چگونگي استفاده فرق مي كند.  Haddad و Draxler‌ حداقل 5 سطح كاربرد فناوري درآموزش را شناسايي كرده اند : ارايه، اثبات تجربي ,‌ تمرين و عمل، تعامل و همكاري . 

هر كدام از ICT هاي مختلف (چاپ، كاستهاي صوتي و تصويري، پخش راديو و تلويزيون، كامپيوتر يا اينترنت) ممكن است در پايه اي ترين سطحها يعني ارايه و اثبات بكار بروند. به جز فناوري هاي بصري، تمرين و عمل هم ممكن است با بكاربردن حداكثر فناوريها  ارايه شوند. از طرف ديگر كامپيوترهاي شبكه اي و اينترنت، ICT هايي هستند كه فراگيري تعاملي و همدستانه را مي توانند بهتر فراهم كنند و پتانسيل كامل آنها اگر فقط براي ارايه يا اثبات بكار برود، تحقق نخواهد يافت .

كاربرد پخش برنامه راديو وتلويزيون در امر آموزش:
راديو و تلويزيون بطور گسترده اي بترتيب از سالهاي 1920 و 1950 بعنوان ابزارهاي آموزشي بكاررفته اند . سه رويكرد كلي دركاربرد راديو و تلويزيون در آموزش وجود دارد :‌ 
1-     تدريس كلاسي مستقيم، كه درآن برنامه ريزي پخش جانشين معلمان در يك پايه موقتي مي شود.
2-     پخش برنامه مدرسه اي ,‌ كه درآن برنامه ريزي پخش، منابع تكميلي تعليم و تعلم را درصورت موجود نبودن، فراهم و ارايه مي كند.
3-     برنامه ريزي كلي آموزشي،  در سطح اجتماع و مقامات ملي و بين المللي كه فرصتهاي آموزشي عمومي و غيررسمي را  ارايه مي كند.
قابل ذكرترين و بهترين مثال مستند رويكرد تدريس كلاسي مستقيم، آموزش تعاملي راديو است (IRI). اين آموزش شامل تمرينات مستقيم تعليم و تعلم، 20-30 دقيقه اي آماده شده،بطور روزانه است.  دروس راديويي درباره موضوعات خاصي در سطوح رياضيات ,‌علوم، بهداشت و زبان است كه قصد دارند كيفيت تعليم را پيشرفت داده و بعنوان يك ياري دهنده ساختاري به معلمان، كه سطح آموزشي آنها در مدارس ضعيف و بدون منابع آموزشي است،ارايه مي گردد. پروژه هاي آموزش تعاملي راديويي در آمريكاي لاتين و افريقا اجرا شده اند، درآسيا، اين پروژه ها اولين بار در تايلند، سال 1980 اجرا شد، و اندونزي، پاكستان، بنگلادش و نپال هم پروژه هاي خود را در سال 1990 به اجرا رساندند. آنچه كه پروژه آموزش تعاملي راديويي را از ديگر برنامه هاي آموزش غير حضوري متمايز مي كند  اينست كه هدف اوليه آن بالا بردن كيفيت يادگيري است ( ونه صرفا“‌ توسعه دادن دسترسي آموزشي) و در هر دو شكل رسمي و غير رسمي موفقيتهاي زيادي داشته است. پژوهشهاي گسترده در سطح جهان نشان داده كه خيلي از پروژه هاي آموزش تعاملي راديويي يك اثر مثبت روي پيامدهاي يادگيري و برابري آموزشي داشته اند. و با صرفه جويي هاي آن در مقياس، ثابت شده كه يك استراتژي موثر برروي هزينه هاي مرتبط است.
برنامه Telesecundaria‌ مكزيك يك مثال ديگر از تدريس مستقيم كلاسي است كه پخش تلويزيوني را بكار مي برد. اين برنامه در مكزيك درسال 1968 بعنوان يك استراتژي موثر بر هزينه ها براي توسعه مدارس سطح پايين درجوامع كوچك و دوردست بكارگرفته شد. Perraton اين برنامه را چنين توصيف مي كند : 
برنامه هاي توليد شده تلويزيوني از طريق ماهواره در سراسر كشور مطابق جدول زمانبندي (8 صبح تا 2 بعد ازظهر و 2 بعد ازظهر تا 8 شب) براي مدارس آموزش از راه دور پخش مي شوند و دوره هاي متوسطه را هم مانند دوره هاي ابتدايي تحت پوشش قرار مي دهند. هر ساعت براي يك منطقه تنظيم شده و نوعا“ از روال ثابتي پيروي مي كند، 15 دقيقه برنامه تلويزيوني و سپس فعاليتهاي هدايت شده بوسيله كتاب و معلم. بدين طريق دانش آموزان با تنوع معلمان در تلويزيون روبرو هستند اما يك معلم اصلي در مدرسه براي تعليم همه موارد انضباطي در هرپايه اي در نظر گرفته شده است . طرح ريزي اين برنامه با تغييرات زيادي در طول سال مواجه بوده . معني اين استراتژي اين است كه ادغام موضوعات اجتماع در برنامه ها، به كودكان يك آموزش يكپارچه عرضه كرده و جامعه را بطور وسيعي در سازماندهي و مديريت مدرسه و تهييج دانش آموزان به انجام فعاليتهاي اجتماع، دخيل خواهد كرد.
در آسيا، 44 دانشگاه راديو وتلويزيون در چين، دانشگاه Universitas Terbuka در اندونزي و دانشگاه آزاد ملي ايندرا گاندي د رهند، بطو رگسترده اي راديو وتلويزيون را براي آموزش مستقيم و هم براي پخش برنامه مدرسه اي بكار گرفته اند تا نسبت بيشتري از جمعيت بهره مند شوند. براي اين موسسات پخش برنامه ها اغلب همراه با موضوعات چاپي و كاستهاي صوتي است.
دانشگاه هواي ژاپن در سال 2000، 16 دوره راديويي و 160 دوره تلويزيوني پخش مي كرد. هردوره شامل  15 تا 45 دقيقه پخش سخنراني در سطح كشور بصورت هفته اي يكبار براي 15 هفته است. دوره ها از طريق ايستگاههاي متعلق به دانشگاه از ساعت 6 صبح تا 12 بعد ازظهر پخش مي شوند. همچنين به دانش آموزان جزوات چاپي، آموزشهاي حضوري و آنلاين هم داده مي شود. اما برخلاف آموزش مستقيم، پخش برنامه مدرسه اي به معناي جانشين براي معلم نيست ,‌ بلكه صرفا“ بعنوان يك غني سازي آموزش سنتي است. پخش برنامه مدرسه اي انعطاف پذيرتر از آموزش تعاملي راديويي است زيرا معلمان خود تصميم مي گيرند كه چگونه پخش برنامه ها را دركلاس يكپارچه كنند. شركتهاي بزرگي كه پخش برنامه هاي راديو تلويزيوني مدرسه اي را ارايه مي كنند ,‌ موسسه پخش برنامه هاي آموزشي بريتانيا و ايستگاه پخش برنامه NHK ژاپن هستند. در كشورهاي درحال توسعه پخش برنامه هاي مدرسه اي اغلب نتيجه مشاركت بين وزارت آموزش و وزارت اطلاعات هستند. 
برنامه ريزي كلي آموزشي شامل يك محدوده وسيع از انواع برنامه ها (‌برنامه هاي خبري، مستند، شوهاي پرسش و آزمون، كارتونهاي آموزشي و ...) هستند كه حاصل آنها فرصتهاي آموزشي رسمي وغيررسمي براي همه فراگيران است. در يك معني هربرنامه ريزي راديو وتلويزيوني با محتواي اطلاع رساني يا آموزش، مي تواند در زمره اين برنامه ها قرار گيرد. بعضي نمونه هاي قابل ذكر عبارتند از شوي تلويزيوني امريكايي خيابان Sesame، كانالهاي اطلاع رساني جغرافيا و اكتشافات ملي و برنامه راديويي صداي آمريكا. راديو بازار دهكده كه درسال 1940 در كانادا راه اندازي شد و تاكنون بعنوان يك مدل برنامه هاي مباحثه اي در سطح جهان عمل كرده است، هم يك نمونه ديگر از برنامه ريزي آموزشي غير رسمي است.
تله كنفرانس و كاربردهاي آن درآموزش:
تله كنفرانس ( همايش از راه دور) دلالت بر "ارتباط الكترونيك تعاملي بين مردم مستقر در دو يا چند جاي مختلف" دارد. چهار نوع تله كنفرانس براساس طبيعت و وسعت تعاملي آن و ميزان توان تكنولوژي آنها وجود دارد : 
1 – كنفرانس شنيداري  2 -  كنفرانس ترسيمي – شنيداري  3 – كنفرانس تصويري    4 – كنفرانس وبي
كنفرانس شنيداري مبادله زنده پيامهاي صوتي در يك شبكه تلفني است. و هنكامي كه متنها و تصاوير ساكن مانند طرحهاي خطي با پهناي باند كم ,‌ نمودارها و عكسها هم بتوانند در طول پيام صوتي مبادله شوند، كنفرانس شنيداري – ترسيمي خواهد بود.
كنفرانس تصويري اجازه مي دهد كه نه تنها صدا و گرافيك بلكه تصاوير متحرك هم مبادله شوند. اين فناوري از شبكه ماهواره اي يا تلويزيوني (پخش برنامه كابلي )بجاي خط تلفن استفاده مي كند. كنفرانس وبي، همانطور كه از نامش پيداست، انتقال متن ,‌ گرافيك و رسانه هاي سمعي و بصري را از طريق اينترنت انجام مي دهد. كه شامل كاربرد يك كامپيوتر همراه با يك مرور گر و ارتباطي كه مي تواند همزمان يا غير همزمان باشد.
تله كنفرانس در هردو آموزش رسمي و غير رسمي بكار مي رود تا هم مباحثات بين معلم و دانش آموز و هم دسترسي به كارشناسان و ديگر افراد مرجع را از طريق راه دور تسهيل كند. در آموزش آزاد و از راه دور، تله كنفرانس يك ابزار مفيد براي ارايه آموزش مستقيم وپيوسته فراگيرنده و به حداقل رساندن انزواي اوست. بعنوان مثال در سال 1999 يك تله كنفرانس شنيداري - ترسيمي بين دانشگاه پزشكي تيان جين در چين و چهار شعبه تابعه آن، بعنوان قسمتي از همكاري چند ساله دانشگاه تيان جين و دانشكده پرستاري دانشگاه اتاوا، تحت پوشش آژانس توسعه بين المللي كانادا، با هدف ارايه آموزش پايدار و بهبود امكانات آكادميك براي پرستاران در بخشهاي تابعه تيان جين كه درآنها آموزش پرستاران بطور فوق العاده اي محدود است، آغاز شد.
ديگر موسسات بزرگتر آموزشي نيز مانند دانشگاه آزاد انگلستان، دانشگاه Tun Abdul Ruzak مالزي، دانشگاه آزاد هنگ كنگ و دانشگاه آزاد ملي ايندرا گاندي هند، تله كنفرانس را در برنامه هاي آموزشي online خود بكار مي برند.

كاربرد كامپيوتر و اينترنت براي تعليم و تعلم:
سه رويكرد كلي در رابطه با كاربرد آموزشي اينترنت و كامپيوتر وجود دارد :
1 – يادگيري كامپيوتر و اينترنت، كه درآن سواد  فناوري هدف نهايي است.
2 – يادگيري با كامپيوتر و اينترنت كه در آن، فناوري، فرايند يادگيري را در طي دوره ها تسهيل مي بخشد.
3 – ياد گيري از طريق كامپيوتر و اينترنت و ادغام توسعه مهارتهاي فناوري با كاربرد هاي دوره هاي آموزشي.
3-3-1 يادگيري كامپيوتر و اينترنت 
يادگيري كامپيوتر و اينترنت برروي توسعه سواد فناوري تمركز دارد و شامل :
1 – مفاهيم ومهارتهاي اصولي : واژه ها، مفاهيم و عمليات پايه اي
2 – بكارگيري صفحه كليد و ماوس
3 – كاربرد ابزارهاي سودمند از قبيل پردازش كلمه (word)، صفحه گسترده (برنامه هاي محاسباتي مالي)، پايگاه داده ها و برنامه هاي گرافيكي
4 – بكارگيري ابزارهاي پژوهشي از قبيل موتور جستجو گر و پست الكترنيكي
5 - مهارتهاي پايه اي در كاربرد برنامه نويسي و برنامه هاي چند منظوره مانند Logo يا HyperStudio
6 – آگاهي درباره تاثير تغييرات فناوري

يادگيري با كامپيوتر و اينترنت:
ياد گيري با فناوري تمركز برروي اين نكته است كه چگونه فناوري مي تواند وسيله اي براي يادگيري در همه دوره هاي آموزشي باشد و آن شامل:
1 -  ارايه، اثبات و نمايش و تغيير و تحول در داده ها با بكارگيري ابزارهاي بهره وري.
2 – استفاده از نوعهاي خاص برنامه هاي آموزشي از قبيل بازيهاي آموزشي، تمرين و تكرار، شبيه سازي، دروس خصوصي ,‌آزمايشگاههاي مجازي، تجسمات فكري و ارايه گرافيكي مفاهيم انتزاعي، آهنگ سازي و سيستمهاي هوشمند.
3 – استفاده از منابع و اطلاعات برروي CD يا بصورت online مانند دايرة المعارف، نقشه هاي تعاملي و اطلسها، نشريات الكترونيكي و ديگر مراجع
داشتن سواد فناوري، بصورت مناسب مورد نياز است، اين مطلب به فرايند دومرحله اي اشاره دارد كه درآن قبل از اينكه بتوان فناوريها را براي يادگيري بكار برد درباره اين فناوريها آموزش داده شود، هرچند در اين زمينه اقداماتي براي ادغام دو ريكرد انجام شده است.

يادگيري از طريق كامپيوتر و اينترنت: 
يادگيري از طريق كامپيوتر و اينترنت، يادگيري كاربرد فناوري ها را با يادگيري توسط آنها تركيب مي كند. بدين صورت كه يادگيري مهارتهاي فناوري را بلافاصله يا وقتي كه فراگيرنده نياز به يادگيري آنها دارد( درزمان درگير شدنش درفعاليت مربوط به دوره ها) دخيل مي كند. مثلا“ دانش آموزان مقطع متوسطه كه بايد يك گزارش درباره تاثير افزايش قيمت نفت روي جامعه، براي كلاس اقتصاد ارايه كنند، ممكن است تحقيق خود را بصورت online شروع كرده، برنامه هاي صفحه گسترده و پايگاه داده ها را براي كمك به ساماندهي داده هاي جمع آوري شده بكار ببرند و از برنامه پردازش كلمات براي آماده كردن گزارش مكتوب خودشان استفاده كنند.
مثال :
پروژه CHILD -  فن آموزشي دانش آموز محور، ارتقا يافته از طريق كامپيوتر
پروژه CHILD ) توسعه كامپيوترهاي كمك كننده به تعلم و تعلم( يك برنامه آموزشي ادغام شده كامپيوتري است كه درسال 1988 بوسيله دانشگاه فلوريدا براي مقاطع K5 ) پيش دبستاني و دستاني) تهيه شده است. برنامه روي سه قسمت خواندن،نوشتن و رياضيات،متمركز است. هرپروژه كلاسي CHILD يك جايگاه كامپيوتري بين 3 تا 6 كامپيوتر دارد. بعضي قسمتها برروي تمرين مهارتها متمركزند، درحاليكه بعضي ديگر برروي توسعه مفاهيم تمركز دارند. معلم نرم افزارهاي آموزشي مورد نياز هرجايگاه را مطابقت اهداف درسي تعيين مي كند . گروههاي دانش آموزي در جايگاههاي خودشان كار مي كنند و معلم بين قسمتها براي كمك، برآورد و تشويق دانش آموزان گردش مي كند. وقتي دانش آموز يك فعاليت را تمام مي كند، بسمت جايگاه بعدي حركت مي كند و درپايان وقت، معلم همه افراد كلاسي را براي بحث و انعكاس فعاليتهاي آنروز گرد هم مي آورد. معلمان گروهايي با پايه هاي متفاوت و موضوعات مشخص را شكل مي دهند (5 يا 3 يا 2K) و با كودكان طي سه سال كار مي كنند، تا بدين طريق مشخص شود كه چه نرم افزاري براي موضوع مناسبتر است و به دانش آموزان اجلزه داده شود كه با شيوه خودشان ياد بگيرند . در اين راستا آموزشهايي در طول يكسال به معلمان درزمينه يكپارچه سازي و تلفيق داده مي شود همچنين جزوات پژوهشي براي برنامه ريزي درسي و تلفيق تكنولوژي ارايه مي شود. 
تجربه بيش از يك دهه پروژه CHILD نشان مي دهد كه دانش آموزان اين پروژه امتياز بيشتري نسبت به همنوعايشان در آزمونهاي استاندارد كسب كردند و تاثيرات مثبت برنامه درطول زمان افزايش يافته است، همچنين اين دانش  آموزان رفتار بهتري نسبت به مدرسه و يادگيري نشان داده اند و انضباط بيشتري داشته اند. پروژه CHILD از طرف دپارتمان شبكه پراكندگي  ملي آموزش ايالات متحده بعنوان يك برنامه موثر معرفي شده و براي توسعه و بسط درسراسر جهان كمك مالي شده است.
3-4  كاربرد كامپيوتر و اينترنت در آموزش از راه دور
بسياري از موسسات آموزشي سطح بالا ي عرضه كننده دوره هاي آموزش از راه دور، براي پيشبرد كيفيت برنامه هايشان از اينترنت استاده مي كنند. دانشگاه مجازي موسسه تكنولوژي Monterrey‌ مكزيك تركيبي از كتپ چاپي، پخش برنامه هاي زنده  واينترنت را براي ارايه دوره هاي درسي به دانش آموزان مكزيك و تعدادي از كشورهاي آمريكاي لاتين بكار مي برد. همينطور دانشگاه مجازي افريقا كه درسال 1997 با حمايت مالي بانك جهاني تاسيس شد، ماهواره و فناوري اينترنت را براي ارايه فرصتهاي آموزش از راه دور جهت افراد درخيلي از كشورهاي انگليسي و فرانسوي زبان در سراسر افريقا بكار گرفته است. 
ابتكارات مبتني بر اينترنت و وب درسطح آموزش متوسطه هم توسعه يافته است،  دبيرستان مجازي ,‌نتيجه اي از اقدامات يك ائتلاف ملي مناطق آموزشي در ايالات متحده، براي ارتقا، ايجاد و سهيم شدن در دوره هاي مبتني بر وب است. به هرحال بزرگترين حركات در يادگيري از راه دور توسط بخش خصوصي صورت گرفته نه درآكادمي ها. Merrill Lynch‌ برآورد مي كند كه درآمد بازارهاي بزرگ آموزش در آمريكا از 3/2 بيليون دلار در سال 2000 به 18 بيليون دلار در سال 2003 برسد. تعداد دانشگاههاي حقوقي در طي 13 سال گذشته از 400 به 1800 رسيده است. اين دانشگاهها در سازمانهاي داخلي و شركتهاي چند مليتي هستند كه ويدئو كنفرانس و اينترنت را براي آموزش كاركنان بكار مي برند. اگر اين نسبت رشد كند، تعداد دانشگاههاي حقوقي از تعداد دانشگاههاي سنتي در سال 2010 فراتر خواهد رفت. در اين راستا دانشگاههاي كره جنوبي مجازي مي شوند، كره جنوبي يكي از پيشرفته ترين زيرساختهاي ICT در جهان را داراست. نفوذ كامپيوتر بسيار گسترده بوده و دسترسي به اينترنت باند پهن به بهترين وجه امكان پذير است . كره جنوبي اخيرا“ 15 دانشگاه مجازي يك شكل دارد كه فقط دوره هاي مبتي بر ICT برگزار مي كند. از ميان آنها مي توان دانشگاه سايبر، ديجيتال كره و آزاد سايبر را نام برد. اين دانشگاهها مخصوص فراگيري مادام العمر و آموزش حرفه اي هستند . و يك برنامه تركيبي ثبت نام 17200 نفره در سال 2002 دارند. اين دوره ها، زمينه هاي وسيعي شامل تكنولوژي، مديريت، حقوق، زبان، علوم اجتماعي، آموزش و پرورش و الهيات را دربر مي گيرد. همچنين دوره هاي آن لاين توسط بيش از 100 دانشگاه دومنظوره ارايه مي شود ,‌ بعنوان مثال دانشگاه زنان اوها (Ewha Woman’s University ) دوره هاي مبتني بر اينترنت در زمينه هاي زبان، آموزش از راه دور، مبارزه با مواد مخدر ,‌آموزش ضمن خدمت معلمان و مطالعات زنان كره اي در مورد دانش آموزان بومي و خارجي را ارايه مي كند.  
اين حركت نوين در كره جنوبي در سال 1998 با اجراي پروژه آزمايشي دانشگاه مجازي شروع شد كه مشاركت 65 دانشگاه و پنج شركت را بدنبال داشت. اهداف اين پروژه عبارت بودند از:
1 – ايجاد يك سيستم آموزش مجازي كم هزينه و بدون نقصان
2 – ايجاد و اجراي دوره هاي مبتني بر وب يا ديگر انواع آموزش از راه دور
3 – شناسايي خط مشي ها و استانداردهاي مناسب براي راه اندازي يك دانشگاه مجازي
 4 – تقسيم كردن تجربيات در طي مقطع آزمايشي
موسسات شركت كننده، اين پروژه را با چندين تكنولوژي مختلف از جمله، پخش ماهواره اي، كنفرانس ديداري، اينترانتها و اينترنت آزمايش كردند. دو سال بعد از اين پروژه، راهبران و مربيان در كره جنوبي كار خود را با درگيري در مفاهيم مديريت كنترل ,‌ايجاد ظرفيت، صرفه جويي درهزينه ها ,‌دسترسي آزاد و مناسب,‌ ادامه دادند. 

همكاري از راه دور:
يادگيري online كه درآن دانش آموزان در دوره هاي رسمي online دخيل مي شوند ,‌ شايد رايجترين انديشه استفاده از اينترنت درآموزش باشد. هرچند كه آن تنها كاربرد نيست. ابزارهاي همكاري برپايه وب مانند ايميل، بردهاي پيام ,‌ گفتگوي اينترنتي همزمان (chat) و كنفرانسهاي مبتي بر وب، فراگيران را به ديگر فراگيران همچنين معلمان، مربيان، محققين و پژوهشگران ,‌ دانشمندان و هنرمندان ,‌ رهبران صنايع و سياستمداران و خلاصه به هرفردي كه بتواند فرايند يادگيري را پربارتر كند و به اينترنت هم دسترسي داشته باشد، وصل مي كند. 
كاربرد سازماندهي شده، منابع وب و ابزارهاي همكاري براي اهداف مناسب و مقتضي برنامه هاي آموزشي، همكاري از راه دور ناميده مي شود. Judi Harris همكاري از راه دور را بعنوان يك مجاهده آموزشي مي نامد كه مردم را با كاربرد اينترنت و منابع آن درمكانهاي مختلف به كار با يكديگر تشويق مي كند. همكاري از راه دور برپايه برنامه هاي آموزشي، بوسيله معلم تنظيم و طرح ريزي مي شود. بيشترين كاربر آن ايميل درارتباط با يكديگر است. خيلي از فعاليتهاي همكاري از راه دور و پروژه هاي آن وب سايتهايي براي پشتيباني دارند. پروژه هايي كه كاربرد تكنولوژي درآن فعاليتهايي را بوجود آورده كه بدون فناوري امكان پذير نبود و همچنين دانش آموزان را قادر مي سازد كه فعال، همكاري كننده، خلاق، متحدو ارزشيابي كننده باشند. (به جدول 1 نگاه كنيد)
اخيرا“ صدها پروژه همكاري از راه دور در سطح جهان انجام شده كه خيلي ازآنها تكميل شده يادر حال انجام است. يك مثال از آنها پروژه صداي جوان (Voices of Youth42) است كه بوسيله UNICEF ايجاد شده ,‌ ودرآن دانش آموزان تشويق مي شوند، نظرات خود را درباره موضوعات عام وكلي مانند، ايدز و كاركودكان، با ديگر جوانان و بزركسالان در تمام دنيا از طريق يك ميدان مباحثه الكترونيكي، درميان بگذارند. وب سايت صداي جوانان همچنين اطلاعات پس زمينه درباره موضوعات مختلف بحث از جمله مواد درسي منبع، براي كمك به معلمان در فعاليتهاي كلاسي خودشان، ارايه مي كند. 
برنامه بين المللي مربي از راه دور (ITP) كه درسال 1995 توسط شركت HP تامين مالي شد، دانش آموزان را از طريق ايميل و ميدانهاي بحث الكترونيكي به كارشناسان و مربيان متصل مي كند. ITP جلسات مبتني بر پروژه را براي گروهاي 5 تا 12 و دانشجويان دانشگاه، خصوصا“ درجوامع آسيب پذير ارايه مي كند. ITP حداقل هردوهفته يكبار بصورت online با دانش آموز ارتباط برقرار مي كند وسوالات را پاسخ مي دهد، موضوعات كليدي مطرح مي كند، منابع مفيد معرفي مي كند و درمورد بازده دانش آموز توضيح مي دهد. 

نكاتي درباره كاربرد ICT درآموزش:
تاثيرات ,‌هزينه، تساوي و قابليت تحمل پذيري، چهارنكته وسيع درهم پيچيده هستند كه بايد درزمان درنظرگرفتن تاثير كاربرد ICT درآموزش، عنوان شوند.


اثربخشي ICT:
تاثير آموزشي ICT بستگي به اين دارد كه چگونه و براي چه منظور بكار برود. ICT ها مانند هرابزار آموزشي يا روش ارايه آموزشي ديگر، براي همه و همه جا به يك صورت كار نمي كنند. 
ارتقا دسترسي -   تعيين مقدار و درجه اي كه ICT ها به توسعه دسترسي به آموزش پايه اي كمك كرده اند مشكل است. چرا كه بيشتر فعاليتها براي اين هدف درمقياس كوچك و گذارش نشده بوده اند. 
ولي استثناهايي هم وجود دارد بطوريكه هركدام از اين 11 دانشگاه، كه از بزرگترين و شناخته شده ترين موسسات آموزشي  آزاد درسرتاسر جهان هستند ( يعني داشنگاه آزاد انگلستان، دانشگاه آزاد ملي ايندراگاندي هند، سيستم دانشگاه تلويزيوني چين، Universitas Terbuka اندونزي و دانشگاه افريقاي جنوبي ) سالانه بيش از 100000 نفر ثبت نام مي كنند، و به حدود 2.8 ميليون نفر نيز خدمات رساني مي كنند. اين را با 14 ميليون ثبت نام ادغام شده 3500 دانشگاه و دانشكده ايالات متحده مقايسه كنيد. 
كيفيت بالا رونده – تحقيقات درمورد اثر پخش برنامه هاي آموزشي راديوتلويزيوني بركيفيت آموزش پايه اي كم است. اما همان بررسي جزيي نشان مي دهد كه اثربخشي آموزشي آن از كلاسهاي سنتي بيشتر است. 
پروژه آموزش راديويي تعاملي خيلي بيشتر از پروژه هاي پخش برنامه آموزشي به صورت جامع تحليل شده اند و يافته ها دلالت بر تاثير پروژه دربالارفتن كيفيت آموزشي دارد، همانطور كه بوسيله نمرات افزوده در تستهاي استاندارد نشان داده شد. در عوض برآورد تاثيرات كامپيوتر، اينترنت و فناوري هاي مرتبط داراي ابهام است. Russell در پژوهش جامع خود، ادعا مي كند هيچ فرق چشمگيري بين نمرات تستي دانش آموزاني كه از دوره هاي درسي مبتني برICT استفاده مي كنند و آنهايي كه آموزش حضوري مي بينند، وجود ندارد. هرچند بيشتر افراد ادعا مي كنند كه چنين تعميم هايي قطعيت ندارد،  همچنين معتقدند تعداد زيادي موارد آموزش از راه دور مبتني بر ICT وجود دارد كه هنوز آزمايش و مطالعه نشده اند. 
تحقيقات نشان مي دهد كه كاربرد كامپيوتر بعنوان مربي درتركيب با آموزش سنتي براي تعليم و تمرين و ارايه آموزش ,‌ باعث افزايش يادگيري در دوره ها ي سنتي و مهارتهاي پايه اي مي شود. دانش آموزان همچنين سريعتر ياد مي گيرند، حافظه بيشتري نشان داده و اگر با كامپيوتر كاركنند به بهتر آموختن تشويق مي شوند. هنوز مدرك مهمي درباره اينكه محيط جديد تعليم ,‌ بازده يادگيري را افزايش مي دهد وجود ندارد.

هزينه:
كمابيش مي گويند، پخش برنامه هاي آموزشي تلويزيون و تعليمات براساس كامپيوتر و خطوط online خيلي گرانتر از پخش برنامه هاي راديويي هستند. ‌بعبارتي برآورد هزينه بعلت فقدان داده ها ,‌ گوناگوني برنامه ها، مشكلات عمومي سازي و مشكل تعيين مقدار بازده آموزشي مشكل است. يك اشتباه رايج دربرآورد هزينه آموزشي ICT، تمركز خيلي زياد روي هزينه هاي ثابت اوليه، خريد تجهيزات ,‌ساخت يا تعمير توليد مواد اوليه و غيره است. اما مطالعات درباره كاربرد كامپيوتر دركلاس، بطور مثال نشان داده كه نصب سخت افزار و ترميم امكانات فيزيكي  بين 40 تا 60 درصد هزينه كامل كاربرد كامپيوتر يا هزينه كل مالكيت است. درحقيقت ممكن است دريك برآورد اوليه،  بنظر برسد كه خريد اوليه نرم افزار و سخت افزار پرهزينه ترين قسمت كار است. اندازه هزينه كل مالكيت درطول زمان گسترده شده و با مخارج پشتيباني و تعمير ونگهداري ( كه بعنوان هزينه هاي متغير يا برگشتي شناخته مي شوند) بين 30 تا 50 درصد هزينه كل نرم افزار و سخت افزار را تشكيل مي دهند. هزينه توسعه تخصصي نيز كه يك هزينه متغير است درطول زمان انباشته مي شود. لذا براي رويكردهاي مبتني بركامپيوتر، هزينه كلي مالكيت شامل موارد زير مي شود:
هزينه هاي ثابت 
1 – تعميم امكانات فيزيكي
2 – سخت افزار و شبكه بندي
3 – نرم افزار
4  - ترفيع (UPGRADE) و تعويض ( درحدود 5 سال)
هزينه هاي متغير يا برگشتي
1 – توسعه تخصصي
2 – اتصالات شامل دسترسي به اينترنت و تلفن
3 – نگهداري و پشتيباني شامل هزينه هاي برق، تلفن و تداركات
بمنظور راندمان هزينه ه، هزينه هاي ثابت بايد از هزينه هاي متغير متمايزشوند و بين آنها موازنه برقرار شود. اگر هزينه هاي ثابت يك پروژه فناوري بالاست، ولي هزينه هاي متغير پايين است ,‌پس دراينجا هزينه برمقياس افزايش خواهد داشت. اين حالت در پخش برنامه هاي آموزش عمومي راديوتلويزيوني وجود دارد. 
در مدارس ابتدايي  ممكن است هيچ دليل محكمي براي سرمايه گذاري روي كامپيوترها وجود نداشته باشد ولي در مدارس متوسطه، اين دليل وجود دارد، اما اينكار باعث افزايش چشمگير هزينه كلي مدرسه خواهد شد. يك بعد ديگر هزينه، محل پروژه است و اينكه چه كسي و براي چه بهاي آنرا پرداخت خواهد كرد. در پروژه هايي كه درآن كامپيوترها به اينترنت متصلند، مدرسه يا دانش آموز و يا هردو هزينه هاي متغير مربوط به عمليات نگهداري و تعمير، هزينه اينترنت و مخارج خط تلفن را متحمل مي شوند. در مقابل اين پروژه ها برنامه هاي راديويي هستند كه درآن فراگيرنده فقط بايد هزينه خريد يك راديو و چند باطري را بپردازد.
 
برابري دسترسي به ICT:
صرف نظر از اختلافات گسترده در دسترسي به ICT بين كشورهاي غني و فقير و بين گروههاي مختلف در كشورها، نگرانيهايي وجود دارد كه چالش كاربرد ICT در آموزش را همراه با اختلافات موجود در ميان خطوط اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، جغرافيايي و جنسيت را گسترده تر خواهد كرد. از لحاظ شايستگي هركس فرصت برابري براي مشاركت لازم را دارد ولي دسترسي به عوامل مختلف، چه بعنوان كاربر و چه بعنوان توليد كننده بواسطه منابعشان مشكل و سنگين است . لذا تفاوتهاي ابتدايي تقويت و حتي بزرگ مي شوند. درنتيجه برنامه ريزان آموزش بين المللي با يك چالش سخت مواجه هستند و آن چگونگي حل مسئله و كمك به توسعه آن است. 
رواج ICT درآموزش وقتي كه بدون بررسي دقيق انجام شود، مي تواند باعث درحاشيه قرار گرفتن آنهايي شود كه داراي شرايط نا مساعدتري هستند. مثلا“ زنان درمقايسه با مردان،  بعلت بيسوادي، عدم آموزش عالي، فقدان زمان و تحرك و فقر، دسترسي كنترلي به ICT و فرصتهاي كمتري براي آموزشهاي مربوطه دارند. همچنين پسرها بيشتر از دختران امكان دسترسي به كامپيوتر درخانه و مدرسه را دارند و عجيب نيست اگر بگوييم كه پسران بيشتر از دختران تمايل به كاربا كامپيوتر دارند. در گزارشي از انجمن امريكايي زنان دانشگاهي آمده است كه " گرچه دختران بعضي از شكاف هاي جنسيتي مهم را محدود كرده اند، اما تكنولوژي امروزه، تكنولوژي باشگاه پسران در مدارس عمومي است و درحاليكه با آن مشكلات و برنامه هاي خود را حل و فصل مي كنند ,‌ دختران كامپيوتر را براي پردازش لغات بكار مي برند." در يك ارزشيابي در چهار كشور افريقايي،توسط سازمان Worldlinks كه فعاليتهاي همكاري از راه دور بين المللي براساس پروژه را درميان معلمان و دانش آموزان كشورهاي درحال توسعه ترويج مي كند، عليرغم ايجاد برنامه هاي بدون توجه به جنسيت مخاطبين، نابرابريهاي جنسي همچنان در اوگاندا و غنا وجود دارد. بعلاوه درحاليكه دختران بيشتر از پسران دررابطه با اجراي پيشرفته آكادميك و مهارتهاي ارتباطي از برنامه بهره مند مي شوند ولي پسران بيشتر از آنها قادر به انجام مهارتهاي تكنولوژيك خود بودند. يك مجموعه عوامل اقتصادي، سازماني و فرهنگي ,‌ اجتماعي دراين تفاوتها دخيل هستند. "نسبت بالاي دانش آموز به كامپيوتر و سياست، هركس اول آمد، اول بكارگرفته مي شود ,‌ باب ميل دختران نيست". دختران محدوديت رفت وآمد درساعات اوليه روز و مسئوليت كارهاي روزمره خانه را دارند، كه اين امر دسترسي آنها را محدود مي كند . عقايد پدرسالاري بومي نيز باعث چيره شدن پسرها در محيط آزمايشگاه كامپيوتر مي شود. از جمله اقدامات پيشنهادي براي رفع اين تبعيضات، تشويق مدارس به ايجاد راهبردهاي "استفاده منصفانه " درآزمايشگاههاي كامپيوتر و برپايي جلسات هدايت حساسيتهاي جنسي و دفاع از كاهش وظايف بعد از مدرسه دختران است. ارايه دسترسي به ICT فقط يك قسمت كوچك از اقدامات ايجاد مساوات است. توجه برابر نيز بايد اعمال شود تا مطمئن شويم فناوري حقيقتا“ بوسيله فراگيران بكار مي رود و از چه راههايي بخوبي نيازهاي آنها را رفع مي كند. يك برنامه تقويت شده آموزشي كه اين رويكرد كلي را نشان مي دهد برنامه دوزبانه Enlace Quiché  (دربرگرفتن سريع) است . اين برنامه درصدد استقرار مراكز آموزش دوزبانه فناوري براي آموزگاران، دانش آموزان، استادان، والدين و اعضاي جامعه است. تيمهاي فني براي هر مركز از 3 دانش آموز ,‌ دومعلم و مديرمركز با حداقل يك دانش آموز مونث و يك معلم مونث هستند. يك مثال ديگر رويكرد كلي به كاربرد ICT درآموزش، پروژه آموزش راديويي Gobi Women’s (زنان گوبي) مغولستان است كه درصدد ارايه تخصصي و ساختار  آموزشي پيرامون دروس مورد علاقه زنان چادرنشين و ايجاد فرصتهاي درآمدزا براي آنهاست. اين برنامه داراي موضوعاتي از قبيل پرورش دام، حمايت خانواده (برنامه ريزي خانواده، بهداشت، تغذيه و بهداشت) ايجاد درآمد با كاربرد مواد خام موجود درمحل و مهارتهاي پايه اي شغلي براي يك بازار جديد است.

پايداري و دوام پروژه هاي آموزشي ICT:
قابليت تحمل و دوام يكي از جنبه هاي  برنامه هاي توسعه ICT درآموزش است كه اغلب ازآن غفلت مي شود . خيلي از پروژه ها و برنامه ها با يك باد آمده و با يك نسيم مي روند و به سرعت فراموش مي شوند و اين در مورد خيلي از پروژه هاي مبتي بر ICT صدق مي كند. درخيلي موارد اين پروژه ها بوسيله اهدا كنندگان شخص ثالث از قبيل موسسات بين المللي يا شركتها شروع مي شود ولي توجه كافي به ايجاد يك مكانيسم پايدار كه بوسيله آن موسسات آموزشي يا جامعه دخيل درامر بتوانند پروژه را تحت پوشش گرفته و تعقيب كنند يا با ساير مراكز پشتيبان كننده شريك شوند، نمي شود. اما هزينه و امور مالي تنها موانع برسر راه تدوام پروژه ها نيستند. طبق گفته Cisler تداوم برنامه هاي ICT چهار جز دارد: اجتماعي، سياسي، فني و اقتصادي.
قابليت تحمل اقتصادي -  دلالت بر توان يك مدرسه و جامعه براي تامين مالي يك برنامه فراهم شده ICT در دراز مدت. تاثير بر هزينه نقش كليدي دارد . ازآنجا كه سرمايه گذاريهاي فناوري دراز مدت است ودرخيلي از موارد قابل برگشت است، برنامه ريزان بايد هزينه كلي مالكيت را درنظر بگيرند و با مشاركتهاي پرسود با جامعه همه مخارج را دردراز مدت جبران كنند. نياز به ايجاد كانالهاي متعدد مالي از طريق مشاركت جامعه، تداوم اقتصادي را پايدار و به تداوم سياسي و اجتماعي گره مي زند. 
تداوم اجتماعي – فرايند دخالت جامعه است . براي يك پروژه ICT، مدرسه به تنهايي دوام نمي آورد، توفيق درجلب مشاركت مالي والدين، رهبران سياسي و اصناف و ديگر سرمايه گذاران ضروري است. ابداع و نوآوري تنها درصورت تاثير مستقيم يا غيرمستقيم همه افراد بالا امكان پذير است و اينكه بدانند چرا چنين نوآوري بايد انجام شود و چه تاثيري برزندگي آنها دارد و همچنين چه نقشي براي اطمينان از موفقيت آن، مي توانند ايفا كنند. 
برنامه هاي مبتني بر ICT درنهايت بايد بتوانند نيازهاي جامعه را برآورد كنند، لذا رايزني درسطح جامعه و بسيج عمومي، پروسه هاي حياتي براي تداوم هستند. خلاصه اينكه براي حصول اين تداوم، يك حس مالكيت پروژه بايد درميان همه دست اندركاران بوجود آيد .
تداوم سياسي – پيامدهاي سياسي و رهبري. مقاومت نسبت به تغييرات، يكي از بزرگترين تهديدات نسبت به پروژه هاي ICT است . مثلا“ اگر معلمان از كاربرد ICT دركلاس درس خودداري كنند، كاربرد ICT به شكست مي خورد و از صحنه خارج مي شود. بعلت طبع نوآورانه پروژه هاي ICT رهبران بايد يك فهم صحيح از فرايند نوآوري داشته و نيازهاي متناظر جهت اقتباس موفق را شناخته و طرحها و اقدامات را برطبق آنها هماهنگ كنند.
قابليت تدوام تكنولوژيك – يعني انتخاب فناوري كه در دراز مدت موثر باشد. برنامه ريزان دريك محيط با تغييرات سريع فناوري، بايد با خطر كهنگي فناوري مقابله كنند . در همين زمان گرايش در بدست آوردن آخرين فناوري ها نيز وجود دارد. هرچند برنامه ريزان كلا“  بايد با سيستم هاي آزمايش شده جلو بروند ولي اسرار در باقي ماندن در وضعيت فعلي به فناوري هاي جديد آسيب مي رساند. اين قاعده وجود دارد كه به اهداف يادگيري اجازه دهيم،  فناوري را انتخاب كند نه برعكس. آخرين فناوري ها ممكن  است مناسب ترين وسيله براي رسيدن به اهداف مطلوب آموزشي نباشند. هنگامي كه اهداف فناوري احراز گرديد برنامه ريزان نه تنها بايد هزينه ها، بلكه بايد قابل استفاده بودن فضاي قسمتها و پشتيباني فني را هم درنظر بگيرند.

چالشهاي كليدي در ادغام ICT در آموزش:
 با اينكه دروس ارزشمند ممكن است از طريق بهترين تجربيات در سراسر جهان آموخته شوند، هيچ فرمولي براي تعيين بهترين سطح ادغام ICT در سيستم آموزشي وجود ندارد. مهمترين چالشهايي كه سياستگزاران، برنامه ريزان ,‌مديران ,‌مربيان و ديگر دست اندركاران بايد درنظر بگيرند عبارتند از، خط مشي هاي جامع آموزشي و برنامه ريزي، زيرساختها، زبان و ظرفيت سازي و امور مالي است.

4-1 خط مشي و برنامه ريزي آموزشي 
براي رسيدن به ارتقا و اصلاح آموزش از طريق ICT، بايستي اهداف صريح و روشن، خطوط راهنما، بسيج منابع مورد نياز و الزامات سياسي درهمه سطوح براي فهم هدف اوليه، مد نظر قرار گيرد.
بعضي از عناصر ضروري برنامه ريزي براي ICT در زير فهرست شده است:
1-     يك تحليل درست از وضعيت فعلي سيستم آموزشي . تاثيرات ICT بايد بعنوان ترتيب و روشهاي نهادينه جاري درنظر گرفته شوند، خصوصا“  آنهايي كه ICT را به جلو مي رانند و موانع آن بايد شناسايي شوند، همچنين آنهايي كه مربوط به برنامه آموزشي و فن تربيت هستند، زيرساختها، ظرفيت سازي ,‌زبان و محتوي و امورمالي.
2-     تعيين اهداف آموزشي در سطوح مختلف آموزش و پرورش، همچنين وجوه مختلف كاربرد ICT  كه مي توانند به بهترين وضع درتامين اين اهداف بكار روند. سياستگذاران بايد درك و فهم پتانسيل ICT هاي مختلف را درزمانيكه براي مفاهيم و اهداف مختلف بكار مي روند را داشته باشد.  همچنين همانند بهترين تجربيات در سراسر جهان، درباره تقدم نيازهاي آموزشي و مالي و ظرفيت منابع انساني و تنگناهاي موجود دركشور هشيار باشند و اينكه چگونه اين تجربيات مي تواند براي نيازهاي خاص كشور اقتباس شوند
3-     شناسايي دست اندركاران و هماهنگي اقدامات درميان گروههاي ذينفع مختلف
4-     هدايت مدل برگزيده مبتني بر ICT، حتي بايستي مدلهاي با بهترين طرح و يا آنهايي كه ثابت شده مي توانند درديگر زمينه ها بكار روند، دريك مقياس كوچك تست شوند. چنين هدايتهايي براي شناسايي، تصحيح، قابليت اجر، تاپيرو غيره ضروري هستند.
5-     شناسايي منابع مالي موجود و تمهيد استراتژي هايي براي توليد منابع مالي جهت تقويت كاربرد ICT دردراز مدت.
 
چالشهاي زيرساختاري در آموزش مبتني بر ICT:
قبل از اينكه هر برنامه مبتني بر ICT به اجرا درآيد يك زيرساخت تكنولوژي آموزشي كشور دربالاي زيرساخت اطلاعات و ارتباطات از راه دور قرار مي گيرد. سياستگزاران و برنامه ريزان بايد بدقت موارد زير را درنظر بگيرند:
1 – دراولين مرحله آيا اطاقها و ساختمانهاي مناسب براي جاي دادن فناوري وجود دارد. دركشورهايي كه ساختمان مدارس آنها خيلي قديمي است، يك تعمير گسترده براي اطمينان از سيتم هاي سيم كشي برق ساختمان، سرمايش و گرمايش، تهويه مناسب و ايمني لازم است.
2 – مورد ديگر وجود برق و تلفن است . دركشورهاي درحال توسعه، مناطق وسيعي هنوز فاقد برق مناسب بوده و نزديكترين ايستگاه تلفن از آنها چندين مايل فاصله دارد. در بعضي كشورهاي افريقايي از تكنولوژي بيسيم استفاده مي شود هرچند رويكرد گراني است ولي ساير كشورهاي درحال توسعه با ارتباطات راه دور ضعيف مي توانند اين راه حل را امتحان كنند.
3 – سياستگزاران بايد همچنين حضور انواع مختلف ICT در كشور را بطور عام و درسيستم آموزشي (درهمه سطوح) بطور خاص، مورد بررسي قرار دهند. مثلا“ يك نياز اوليه در آموزش مبتني بر ICT‌ (با استفاده از كامپيوتر و از طريق online ) دسترسي به كامپيوتر و سرويس هاي اينترنتي در سطح جامعه، بخصوص مدارس و خانواده هاست. درمجموع، كاربرد ICT درآموزش بايد پيرو،كاربرد آن در جامعه باشد، نه اينكه آنرا هدايت كند. 

چالشهاي ظرفيت سازي:
تلاشهاي گوناگوني بايد در سرتاسر سيستم آموزشي براي موفقيت يكپارچگي ICT ، صورت گيرد. 

پيشرفت تخصصي معلمان بايد پنج محور داشته باشد : 

1– مهارت در كاربردهاي ويژه 2- ادغام در برنامه هاي درسي موجود  3- تغييرات برنامه هاي درسي درارتباط با كاربرد IT (شامل تغييرات در طراحي آموزشي) 4- تغييرات درنقش معلم  5- پشتيباني از تئوريهاي آموزشي 
بطور ايده آل اين موارد بايد درآموزشهاي قبل از خدمت معلمان مطرح شده و درضمن خدمت نيز ارتقا يابند. دربعضي كشورها، مانند سنگاپور، مالزي و انگلستان، به رسميت شناختن تعليمات درسي مستلزم كاربرد ICT است. ICT با سرعت فناوري ها را متحول مي كند و دراين ميان حتي نخبه ترين معلمانICT ‌  نياز به ارتقا مهارتهايشان داشته و از آخرين پيشرفتها و بهترين تجربيات استقبال مي كنند.  هرچند اولين كانون توجه – مهارتهاي با كاربردهاي ويژه – است، ولي چهاركانون ديگر اگر از نظر اهميت بزرگتر نباشند، با آن مساويند.
پژوهش درباره كاربرد ICT در زمينه هاي مختلف آموزشي در طي سالها و بصورت يكنواخت، ناتواني معلمان را بعنوان يك مانع موفقيت طرح، در درك اينكه چرا آنها بايد از ICT استفاده كنند و چگونه بدرستي از آن كمك بگيرند تا بهتر تدريس كنند، نشان مي دهد. متاسفانه، بيشتر پيشرفت تخصصي معلمان در ICT، در زمينه آموزش ابزارها و تاكيد بر كاربرد آنها درآموزش بوده است. 
با دانش آموز محور شدن فرايند يادگيري، اضطراب معلمان از كنار زده شدن توسط فناوري يا از دست دادن اقتدارشان دركلاس، مي تواند بعنوان يك مانع در صوتيكه معلمان يك فهم عميق و احساس شديد نسبت به تغيير نقش خود نداشته باشند، مطرح شود. 
آيا ICT جاي معلمان را خواهد گرفت ؟
جواب يك "نه" قاطع است. درحقيقت، با رواج ICT دركلاس نقش معلم در فرايند يادگيري حتي مهمتر مي شود. آنچه مي تواند و بايد تغيير يابد، نوع نقشي است كه معلم ايفا مي كند. نقش دانش آموزان نيز متقابلا“ توسعه مي يابد و از آنجا كه ICT مي تواند درهاي كلاس را به جهان خارج باز كند، جامعه هم مي تواند يك نقش جديد دركلاس داشته باشد. از آنجا كه آموزش از مدل معلم محور به مدل دانش آموز محور انتقال مي يابد، معلمان اقتدار منحصر به فردشان كمتر شده و بيشتر بعنوان تسهيل كننده، ناظر و مربي ( از فرمانرواي مطلق به راهنماي راه) شناخته مي شوند. وظيفه ابتدايي معلم آموختن به دانش اموز است كه چگونه سوال بپرسد و مسئله مطرح كند، فرضيه بسازد، اطلاعات برساند و سپس درصورت ضرورت اطلاعات يافته در رابطه با مسايل مطرح شده را ارزيابي كند. و از آنجا كه آموزش ارتقا يافته ICT يك تجربه جديد، حتي براي معلمان است، معلمان هم از فرايند آموزش ياد مي گيرند و چيزهاي تازه اي درميان دانش اموزان كشف مي كنند.
بعلاوه اين غير عادي نيست كه ببينيم دانش آموزان در يك كلاس مبتني بر ICT نقش رسمي و غيررسمي معلم را براي دوستان خود و دانش آموزان كوچكتر و گاهي حتي براي معلمانشان، بعهده بگيرند. معلمان و دانش آموزان از مدارس مختلف،كارشناسان، والدين، رهبران جامعه و مشاغل، سياستمداران و ديگر قسمتهاي ذينفع هم درفرايند آموزش بعنوان افراد منبع، منتقد، ناظر و تشويق كننده، دخيل هستند. آنها همچنين مشتريان عمومي و ضروري براي كار منتشر شده دانش آموزان برروي وب يا ديگر رسانه ها هستند.
هنوز خيلي از معلمان نسبت به كاربرد ICT بي ميل هستند، خصوصا“ كاربرد كامپيوتر و اينترنت. Hannafin  و Savenye چند دليل براي اين بي ميلي پيدا كردند : طرح ضعيف نرم افزار، بدبيني نسبت به تاثير كامپيوتر در ازدياد بازده آموزشي، عدم حمايت مديريتي ,‌زمان و اقدامات افزايش يافته براي ياد دادن فناوري و چگونگي استفاده از آن براي آموزش و ترس، از دست دادن اقتدارشان در كلاس همانطور كه كلاسها دانش آموز محورتر مي شوند.
اينها نكاتي هستند كه بايد توسط آموزش قبل از خدمت و برنامه هاي توسعه حرفه اي ضمن خدمت معلمان مطرح شوند. 
در سطح ضمن خدمت، توسعه حرفه اي معلمان ICT ,‌ بايد در دراز مدت، با هدايت معلم و تا حد امكان انعطاف پذير باشد. براي خيلي از معلمان فقاد شزايط لازم، و با حقوق كم در كشورهاي در حال توسعه ,‌ اقتباس موثر ICT منوط به اعطاي فرصتهاي لازم براي يادگيري چيزهايي است كه آنها طبق تجربيات خاص خود لازم است كه ياد بگيرند. انگيزه و حمايت معلمان براي پيگيري طرح توسعه تخصصي معلمان نيز ضرورت دارد. كه مي تواند بصورت ترفيعات براي معلماني كه ابتكاراتي با ICT دركلاس دارند يا اطمينان از دسترسي كافي معلمان به فناوري بعد از آموزش باشد.
 
پيشرفت حرفه اي معلمان بعنوان اسا س كاربرد آموزشي ICT:
در سال  1997، در كشور اوگاندا، برنامه پيوندهاي جهاني براي توسعه(WorLD)، تحت حمايت بانك جهاني بوجود آمد. هدف آن كمك به دولت براي آوردن اينترنت و وب جهاني به مدارس متوسطه كشور بود. اين برنامه 3 جز دارد : اتصال و پيوند، آموزش ,‌نظارت و ارزيابي. از آنجا كه خيلي از سازمانهاي محلي و بين المللي برروي ارايه فناوري جهت مدارس تكيه دارند، اين برنامه در طول سالها يك شهرت جهاني بعنوان يكي از ارايه كنندگان اصلي خدمات پيشرفت حرفه اي معلمان، مديران مدارس و سياستگزاران در تمام كشورهاي درحال توسعه پيدا كرد. برنامه توسعه حرفه اي براي پيشرفت معلمان كه درابتدا بصورت حضوري توسط اساتيد محلي و بين المللي ارايه مي شد، و با سرويس online دنبال شده است ,‌ داراي پنج مرحله است:

مرحله صفر- سواد كامپيوتر
هدف، آشنايي با اساس فناوري كامپيوتر و كمك به شركت كنندگاني كه مهارت و دانش كامپيوتر نياز دارند.
مرحله 1 – آشنايي با اينترنت براي يادگيري و آموزش 
هدف، آشنايي با مفاهيم پايه فناوري ها و مهارتهاي لازم براي معرفي فناوري شبكه و اينترنت براي يادگيري و آموزش مباحث اوليه امكانات جديد و ايجاد پروژه هاي ايميل. 
مرحله2 – آشنايي با پروژه هاي همكاري از راه دور
هدف، آشنايي با همكاري راه دور آموزشي از طريق ساختارهاي فعاليتي جهت ايجاد، طراحي، اجرا و پخش و انتشار پروژه هاي اصلي.
 
مرحله 3 – ادغام فناوري و برنامه هاي آموزشي
هدف، پيشبرد مهارتها و درك چگونگي ايجاد، تركيب و تسهيل تمرينات ابتكاري كلاسي كه درآن فناوري شبكه و دوره هاي آموزشي با هم ادغام مي شوند.
مرحله 4 – نوآوريها : فن آموزش (پداگوژي)، فناوري و توسعه تخصصي
هدف، پيشبرد مهارتها و فهم چگونگي ارزشيابي و نشر تمرينات ابتكاري كلاسي ,‌ماداميكه روابط اجتماعي و قومي را مد نظر دارند.
اين برنامه همچنين مدلهاي پيشرفته آموزشي براي سياستگزاران درباره مديريت آموزشي ICT و مديريت مراكز دوردست ارايه مي دهد. اين پروژه اخيرا“ در بيش از 20 كشور افريقا، امريكاي لاتين و جنوب آسيا فعال است.

مديران آموزشي، در ادغام ICT و آموزش، مديران آموزشي رهبري يك نقش كليدي را بعهده دارند. دراغلب موارد بدليل عدم حمايت از بال، خيلي از پروژه هاي آغاز شده توسط معلمان يا دانش آموزان تحليل رفته اند.براي اينكه برنامه هاي يكپارچه سازي ICT موثر و بادوام باشند ,‌ بايد مديران خودشان صلاحيت كاربرد فناوري را داشته و يك درك عميق از ابعاد فني ,‌درسي ,‌مديريتي ,‌مالي و اجتماعي،كاربرد ICT درآموزش داشته باشند.

 متخصصين پشتيباني فني، چه از پرسنل مدرسه باشند و چه از سرويس دهندگان خارجي يا هردو، متخصصين پشتيباني فني براي دوام حيات كاربرد ICT در مدارس لازمند. از آنجا كه در نهايت، نيازهاي پشتيباني فني يك موسسه بستگي به چگونگي گسترش و كاربرد فناوري دارد، صلاحيتهاي كلي كه مورد نياز نصب ,‌اجرا، نگهداري تجهيزات فني (شامل نرم افزار)، مديريت و امنيت شبكه است، بايد وجود داشته باشد. بدون پشتيباني فني ,‌پول و وقت زيادي براثر خسارتهاي فني هدر مي رود. بعنوان مثال در كشور فيليپين يكي از موانع عمده بهينه سازي كاربرد كامپيوتر در دبيرستانها، فقدان پشتيباني بموقع فني بوده است. در بعضي موارد در مدارس مناطق دوردست تعمير كامپيوترهاي از كار افتاده بعلت عدم وجود تكنسين فني درآن اطراف و اينكه كامپيوترها براي تعمير بايد صدها كيلومتر دورتر برده شوند، چند ماه وقت مي گيرد.

سازندگان محتوي، توسعه محتوي يك منطقه ضروري است كه اغلب از آن چشم پوشي شده است. امروزه اكثريت محتوي موجود برپايه ICT به زبان انگليسي است، يا اينكه رابطه كمي با آموزش در كشورهاي درحال توسعه دارد( خصوصا“‌ درسطوح ابتدايي و متوسطه) . درنتيجه يك نياز به ايجاد محتوي اصلي آموزشي وجود دارد (مثل برنامه هاي راديويي ,‌ كه مواد آموزشي تعاملي چند رسانه اي برروي CD يا DVD است يا دوره هاي مبتني بر وب و غيره) تغيير محتواي موجود و برگرداندن محتواي چاپي به رسانه هاي ديجيتالي مواردي هستند كه متخصصان توسعه از قبيل طراحان آموزشي، نمايشنامه نويسان ,‌متخصصان توليدات سمعي بصري ,‌ برنامه نويسان ,‌مولفين آموزشهاي چند رسانه اي و تهيه كنندگان وب، نياز دارند. 

چالشهايي موجود در محدوده زبان و محتوي :
زبان غالب در اينترنت انگليسي است. يك برآورد نشان مي دهد كه 80% محتوي online به زبان انگليسي است. همچنين يك سهم بزرگ از نرم افزارهاي آموزشي تهيه شده در بازار جهان به زبان انگليسي است. يك مانع جدي براي به حداكثر رساندن استفاده از وب جهاني در كشورهاي درحال توسعه و مناطق خارج از شهرهاي بزرگ رواج نداشتن زبان انگليسي است. حتي دركشورهايي كه زبان انگليسي يك زبان ثانوي است (مثل سنگاپور,‌ هند، فليپين و مالزي) ضروري است كه مواد تعليم و تعلم كه نيازهاي ملي دوره هاي درسي را برآورده مي كند و مندرجات درسي از نظر محلي، ترجيحا“ به زبان محلي ايجاد شوند. بايد اطمينان حاصل شود كه وب يك فضاي چند فرهنگي است يعني مردم با فرهنگهاي مختلف يك نقش و يك صدا در جوامع آموزش و پرورش online داشته باشند. لذا توجه به نيازهاي خاص قشر روستايي دور افتاده و اقليتهاي فرهنگي و زباني بطور كلي، ضروري است.


مثالي از اهميت محتوي:
سه سال بعد از ايجاد پروژه شبكه مدرسه تايلند (SchoolNet) ، پروژه اي مشترك توسط شركت الكترونيك ملي، مركز فناوري كامپيوتري (NECTEC) ,‌سازمان تلفن تايلند، امور ارتباطات و وزارت آموزش عالي تايلند كه  با يك زيربناي شبكه آموزشي،152 مدرسه متوسطه را به اينترنت وصل كرده بود,‌ خودش را با يك چالش غير منتظره مواجه ديد، كشف شد كه مدارس بسختي از اينترنت بعنوان يك ابزار يادگيري و تعليم استفاده مي كنند,‌ بزودي معلوم شد كه عدم كيفيت منابع آموزشي online به زبان محلي – تايي – باعث عدم رغبت به استفاده از اينترنت در ميان معلمان و دانش آموزان شده است. شبكه مدره تايلند از آن پس مجبور شد برنامه "دسترسي عمومي" را براي گنجاندن محتوي زبان تايي گسترش دهد. 

در سپامبر 1988 شبكه مدرسه تايلند با دانشگاه Kasetstart و موسسه ارتقا علم تعليم و فناوري براي ايجاد وب سايتهايي به زبان تايي در زمينه هاي رياضي، فيزيك ,‌شيمي ,‌زيست شناسي ,‌ مهندسي ,‌محيط زيست و علوم كامپيوتر، براي مقاطع متوسطه رايزني كرد.اين وب سايت كه مجموعا“ بعنوان كتابخانه ديجيتال ناميده شد تقريبا“ سال بعد بكار افتاد. همچنين شبكه مدرسه يك راهنماي كاربرد ساده وب بنام جعبه ابزار كتابخانه ديجيتال تاليف كرد كه به معلمان امكان مي داد دروس برمبناي وب و به زبان تايي ايجاد كنند. و به معلمان و دانش آموزان هم آموزشهايي درباره ايجاد صفحات وب داده شده بود. در مي 2001 كتابخانه ديجيتال 1113 موضوع درسي كه اغلب توسط معلمان ايجاد شده بود را درخود داشت. پروژه تكميلي كتابخانه ديجيتال بنام "معلم تايي 2000" ، توليد مواد چند رسانه اي توسعه حرفه اي، شامل يك راهنماي چاپي ,‌ يك نوار ويديو و يك CD بود.
همچنين از يك پروژه ملي ايجاد اسناد، منتشر شده توسط دفتر كميسيون ملي – فرهنگي بنام "سيستم اطلاعات فرهنگي" بهره مند شد.اين برنامه اقدام به جمع آوري اطلاعات درباره فرهنگ تايي و نشر آن درميان ديگران از طريق CD‌ و اينترنت كرد. هم اكنون شبكه مدرسه داراي حدود 4000 مدرسه در شبكه خود است و بيش از 900 مدرسه از صفحات وب خود به زبان تايي استفاده مي كنند. پيش بيني  مي شود در سالهاي آينده تعداد مدارس به 34000 عدد برسد كه منجر به ايجاد محتوي بيشتري به زبان محلي مي شود. 
كشورهايي مانند استراليا، فنلاند، فرانسه، ژاپن ,‌كانادا، تايلند، غن، افريقاي جنوبي وزيمبابه هم شبكه مدرسه دارند. برنامه Enlaces‌ در امريكاي لاتين مدارسي از كشورهاي اسپانيولي زبان مانند شيلي، پاراگوئه، كاستاريكا,‌كلمبيا و پرو را در خود جاي داده است. در آسياي جنوب شرقي اخيرا“ اقداماتي براي راه اندازي شبكه هاي مدرسه در فيليپين، اندونزي ,‌كامبوج,‌ لائوس,‌ برمه و ويتنام انجام شده، تا آنها را به شبكه هاي مدرسه موجود در سطح ASEAN متصل كند. 
در آموزش مبتني بر وب استاندارد سازي فني محتويات يك مطلب مهم است. استاندارد سازي به برنامه هاي مختلف  امكان مي دهد كه در محتوي و سيستم آموزشي سهيم شوند. ويژگيهايي در محتوي,‌ ساختار و نوعهاي آزمايشي درنظر گرفته شده اند  كه قابليت اجراي متقابل بين سيستمهاي مديريت مختلف را امكان پذير مي سازد، درنتيجه در هزينه مقداري صرفه جويي مي شود. استانداردها بايد بقدر كافي كلي باشند تا همه انواع سيستمهاي آموزشي و مفاد آنها پشتيباني كنند. استانداردهايي از قبيل سيستم مديريت آموزشي (IMS)، مدل پيشرفته توزيعي آموزشي (ADL/SCORM)، كميته آموزشي صنعتي مبتني بر كامپيوتر هوانوردي (AICC)‌ و پروژه اروپايي ARIADNE‌ .
سادگي مفاد آموزشي مبتني بر وب در ذخيره شدن، ارسال، تكثير و اصلاح موجب حفظ حقوق استعدادهاي فردي شده است. از آنجا كه مدارس و دانشگاهها ممكن است صريحا“ كاربرد مواد آموزشي معيني را براي اهداف كلاسي تصويب كنند، ولي اين توافقنامه ممكن است آنقدر گسترده نباشد كه ارسال در ارتباطات راه دور ,‌ويديويي يا توزيع مواد  دوره درسي را فراتر از مجموعه كلاسي آماده كنند. سازمان جهاني استعدادهاي فردي سازمان ملل، درحال رهبري اقدامات بين المللي براي تهيه استانداردهاي جهاني در جهت حفظ حقوق استعدادهاي فردي است تا دريك زمان دسترسي و سهيم شدن در اطلاعات محدود نشود. براي معلمان و دانش آموزان و همه آنهايي كه ناشر مواد درسي چند رسانه اي هستند و كارهاي ديگران را تركيب مي كنند، آموزش و اطلاعات لازم درباره كاربرد اخلاقي اموال و استعدادهاي فردي بايد يك جز مهم از برنامه هاي مبتني بر ICT باشد.
 
چالشهاي مربوط به تامين مالي، هزينه استفاده از ICT:
يكي از بزرگترين چالشها در كاربرد ICT در آموزش ,‌ موازنه اهداف آموزشي با واقعيتهاي اقتصادي است. ICT در برنامه هاي آموزشي، سرمايه گذاري كلان مي طلبد و كشورهاي در حال توسعه بايد در تصميم گيري راجع به اينكه چه مدلهايي از ICT و كاربردشان رايج شود، محتاط و درباره نگهداشتن توازن اقتصادي هوشيار باشند. درنهايت اين موضوع مطرح است كه آيا ارزش افزوده كاربرد ICT هزينه را متعادل مي كند يا نه ,‌ از جهت ديگر آيا آموزش مبتني بر ICT موثرترين استراتژي براي اهداف مورد نظر آموزشي هست يا نه,‌ و اگر هست شروط و مقياس اجرا كه مي تواند صرفنظر از منابع مالي موجود انساني و غير آن ,‌ آنرا پشتيباني كند چيست؟
Whyte منابع بالقوه مالي و برنامه هاي كاربرد ICT  زير را پيشنهاد مي كند:
1– كمكهاي بلاعوض
2 – يارانه هاي عمومي
3- كمكهاي بخش خصوصي كه بالابرنده ميزان تنخواه است
4- پشتيباني تجهيزات و افراد داوطلب
5- حمايت جامعه (مثلا“ دراختيار قرار دادن خانه بدون دريافت اجاره)
6- حق عضويت اعضا
7 – درآمدهاي بدست آمده از كارهاي مركزي و اصلي:
-       اتصالات (تلفن,‌ فكس، اينترنتو صفحات وب)
-       دسترسي مستقيم كامپيوتر براي كاربران
-       خدمات اداري(فتوكپي، اسكن و كمكهاي صمعي بصري)
8 – درآمد فعاليتهاي فرعي
-       سرويسهاي خدماتي (پردازش لغات، تهيه صورتهاي مالي، آماده سازي بودحه,‌ چاپ و خدمات پذيرش)
-       خدمات آموزشي(آموزش غير حضوري و دوره هاي تربيتي)
-       خدمات اجتماعي(اتاقهاي همايش، وقايع اجتماعي,‌ اطلاعات محلي)
-       كار غيرحضوري و مشاوره
-       فعاليتهاي خاص(پزشكي از راه دور)
-       خدمات فروش
 
نتيجه:
يك استراتژي رايج  در  وزارتخانه هاي آموزش عالي در كشورهاي درحال توسعه، شراكت بخش خصوصي و عمومي درراهبرد يا دنبال كردن سريع پروژه هاي مبتني بر ICT است. اين شراكتها اشكال مختلفي دارد مانند كمكهاي بلاعوض بخش خصوصي همراه با كمك متقابل دولتي، اهدا تجهيزات و اجزاي آموزشي توسط شركتها به مدارس دولتي,‌ ارايه كمكهاي فني براي برنامه ريزي، مديريت و تحكيم وسايل و منابع انساني در سطح محلي. اما بعد از اتمام كمكهاي مالي، تست برنامه هاي مبتني بر ICT حياتي است. خيلي از برنامه هاي آموزشي ICT كه برپايه كمكهاي آژانسهاي خيريه بنا شده اند نمي توانند زياد دوام داشته باشند. زيرا دولت در كمكهاي مالي خود موفق نبوده، در اين وضعيت هيچ كدام از جوامع محلي براي تامين منابع خود احتياج به ادامه اين برنامه ها ندارند. دراينجا استراتژي دولايه "دولت حمايت كند و جوامع محلي حركت كنند" كليدي خواهد بود.

از آنجا كه قرن 21، قرن گسترش حمايت از تحصيلات جوانان در آسيا است,‌ يافتن راههاي قابل تحمل براي پل زدن به عصر ديجيتال در كشورهاي آسيا يك تقدم واقعي است. و اين كار از طريق شراكتي كه رهبران محلي و خبرگان آنرا هدايت مي كنند مي تواند براي هميشه دوام داشته باشد.

 

با كليك بر روي لينك زير از اين پس اخرين اخبار مربوط را در تلگرام خود دريافت نماييد:

 

دریافت آخرین اخبار

 

 

SH


سوالات و نظرات خود را با ما درمیان بگذارید
 
نام *
 
ایمیل *
 
پیام شما *
سوال امنیتی جمع اعداد 6 و 2
 
   

سوالات کاربران
printerنسخه قابل چاپ
انتخاب رشته حضوری

نرخ مشاوره %30 ارزانتر از بقیه