
تماس از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب
تماس با تلفن ثابت از تمام کشور 9099071613
دیدگاههای کلی صاحبنظران و عوامل اجتماعی بر بررسي چگونگي تدوين برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی
"سامانه صدای مشاور تحصیلی"
مشاوره دهنده تخصصی
برای تماس با مشاورین ما تنها با تلفن ثابت و بدون گرفتن کد، با شماره 9099071613 تماس بگیرید.
تماس از 8 صبح تا 12 شب
حتی ایام تعطیل
دیدگاههای کلی صاحبنظران و عوامل اجتماعی بر بررسي چگونگي تدوين برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی
بررسي چگونگي تدوين برنامههاي درسي دوره ابتدايي، در يك نگاه کلي نشان مي دهدکه بيشتر صاحبنظران ديدگاههاي مختلف برنامهريزي درسي سعي كردهاند، مواد و موضوعات درسي مختلف و گوناگوني را براي فراگيرندگان اين مقطع آموزشي تدوين و تنظيم کنند، زيرا از نظر ديدگاههاي برنامهريزي درسي و صاحبنظران آنها، آموزش ابتدايي از دورههاي تحصيلي بسيار حساس و مهم در نظام آموزش و پرورش است که کودک پس از محيط خانواده و خويشاوندي و محيط غير رسمي مهدکودک و کودکستان وارد آن ميشود. تعليمات ابتدايي پس از آموزشهاي قبل از دبستان، با چهرهاي نمايانتر و سرعتي بيشتر کودک را براي انطباق با زندگي آماده ميكند. دوره ابتدايي که با ويژگي خاص خود هيچگونه تربيت شغلي را در برنميگيرد، در اجتماعي کردن کودکان بسيار حائز اهميت است.
نيازهاي فرد در سنين کودکي بويژه در دوران ابتدايي، بيشتر تابع عوامل اجتماعي قرار ميگيرد. فرد سعي ميکند تا خواستها و مطالبات اجتماعي را احساس کرده و به عنوان نياز در برآورده شدن آنها کوشش كند و از طرفي ممکن است فرد پس از پايان تحصيلات دوره ابتدايي وارد اجتماع شود و به کسب شغل روي آورد. بنابراين محيط دبستان بايد از لحاظ مسايل و محتواي آموزشي بسيار غني و پر بار باشد و موضوعات و مفاهيم مورد نياز دانشآموزان نيز مطابق با آمادگيهاي ذهني و سطح مهارت و توانايي آنها ارائه شود، تا زمينه لازم و مناسب براي شکوفايي علايق و استعدادهاي کودکان فراهم شود.
ارائه موضوعات درسي:
دبستان پيش از تمامي مدارس، نقش تعليم و تربيت رسمي را به عهده دارد.
دوره دبستان، سن آغاز شکلگيري حس قضاوت و تکوين حس اجتماعي فرد است. اين دوره به دليل آنکه امکان دارد کودک پس از پايان تحصيلات، به دنبال کسب شغل برود و تعليمات بعدي را دنبال نکند، از اهميت بسيار زيادي برخوردار است.
لذا با توجه به اهميت آموزش و پرورش ابتدايي در تربيت کودک، ارائه محتواي آموزشي و موضوعات درسي بسيار غني براي آموزش اين دوره به جهت دستيابي به اهداف آن، بسيار لازم و ضروري است. به همين دليل مواد و موضوعات درسي متفاوتي از سوي ديدگاهها، فراديدگاهها و صاحبنظران برنامهريزي درسي براي آموزش هر چه بهتر کودکان در دوره ابتدايي ارائه شده است که به هر کدام از آنها به طور خلاصه اشاره ميشود.
الف: ديدگاههاي برنامهريزي درسي
1ـ موضوعي
اين ديدگاه تسلط يافتن دانشآموزان بر موضوعهاي درسي پايه را مورد تأکيد قرار داده است که اين تأکيد در دوره ابتدايي بيشتر بر روي مهارتهاي پايه سواد و حساب کردن است و ساير ابعاد برنامه درسي مانند تربيتبدني، مطالعات زيست محيطي، هنر و غيره در مراحل بعدي اهميت قرار دارند.
2ـ رشدگرا
در ديدگاه رشدگرا اعتقاد بر اين است که تمامي افراد مراحل مشخصي را در فرآيند رشد پشت سر ميگذارند. اهميت اين مراحل از آنجا ناشي ميشود که بر اثر بياطلاعي معلمان از آنها، رشد و تکامل کودکان با مانع مواجه ميشود. معلماني که در چارچوب اين ديدگاه عمل ميکنند، به دقت به نظرها و استدلال دانشآموزان گوش ميدهند تا بتوانند به درک نهايي از سطح رشد آنها دست يابند. در اين رويکرد، تعامل دانشآموزان با طيف گستردهاي از مواد و منابع و همچنين تجربههاي آموزشي، بخصوص آن دسته از تجربهها که باعث بررسي مجدد استدلال و افکار در رويارويي فرد با يک مسأله يا معما ميشود، اهميت فراواني دارند. اين تعاملها جريان رشد را تسهيل ميكنند.
3ـ اجتماعي
در اين ديدگاه دانشآموز بطور اساسي يک موجود اخلاقي تلقي ميشود. همچنين به دانشآموز بهعنوان جزيي از بستر اجتماعي نگريسته ميشود. بنابراين بايد مهارتهايي را کسب کند تا بتواند در اين بستر اجتماعي نقش و مشارکت داشته باشد. دانشآموز بايد بياموزد که چگونه اطلاعات را به طور نقادانه مورد تجزيه و تحليل قرار دهد، واقعيتها را از نظرها تميز دهد و درباره مسايل ناظر به سياستهاي اجتماعي تصميم گيري کند.
4ـ رفتاري
در ديدگاه رفتاري، به دست آوردن قابليتهاي خاص توسط دانشآموزان بسيار مورد توجه است. معمولاً تکنيکهاي يادگيري به واحدهاي کوچک و قابل دفاع تقسيم ميشوند تا دانشآموزان بتوانند بر مهارتهاي گوناگون تسلط پيدا کنند. آموزش برنامهاي و آموزش انفرادي در اين ديدگاه، اغلب مورد استفاده قرار ميگيرند. مربيان و معلماني که در اين چارچوب عمل ميکنند، سعي دارند که در جهت بالا بردن يادگيري، برنامه درسي را بهگونهاي مناسب عرضه كنند.
5ـ ماوراي فردي
توجه اين ديدگاه به نگرش کلگرايانه به کودک معطوف است. معلم تلاش ميکند با کودک در تماميت وجودياش ـ شامل ابعاد فيزيکي، عاطفي، عقلاني، زيبايي شناسي، اخلاقي و روحاني ـ رويارو شود. معلم کوشش ميکند تفکر تحليلي و تفکر شهودي را با يکديگر تلفيق كند. اين کار معمولاً با استفاده از هنرها مانند طراحي، نقاشي، موسيقي، حرکات موزون و نمايش انجام ميشود. جنبههاي ديگر برنامه درسي مانند خواندن، رياضيات و غيره با فعاليتهاي هنري آميختهاند. معلم ممکن است از فنوني مانند حرکت و تخيل نيز براي هشيار کردن کودک از ظرفيت درونياش استفاده کند.
6 ـ انسانگرايانه
اين ديدگاه دو هدف آرماني را مورد تأکيد قرار داده است: پرورش خود پنداره مثبت فردي و مهارتهاي برقراري ارتباط با ديگران.
اين ديدگاه با استفاده از تجربههاي آموزشي و تمرينهاي گوناگون تلاش ميکند احساس سلامت عاطفي و رواني را در شاگردان پرورش دهد. براي آن کار از فنون و روشهايي مانند ايفاي نقش، ملاقاتهاي کلاسي و آموزش برقراري ارتباط در کلاس استفاده ميشود. در اين ديدگاه به مدرسه فينفسه به منزله مکاني نگريسته ميشود که فراهمكننده تجربههايي حياتي و غنا بخش است و توجه به شرايط حاکم بر زندگي فعلي دانشآموزان، يک نگراني و دل مشغولي اصلي به حساب ميآيد.
7ـ فرآيند شناختي
در ديدگاه فرآيند شناختي، تأکيد در درجه نخست بر رشد مهارتهاي عقلاني قرار دارد. برنامه درسي شامل طيف گستردهاي از فعاليتها، بازيها و شبيهسازيهايي است که ترغيب تفکر مستقل توسط دانشآموزان را مورد هدف قرار ميدهد. معلم هم در اين ديدگاه نقش خود را با کمک و ياري به دانشآموزان در برخورد و رويارويي با مسايل و موقعيتهاي مختلف، به منظور تحقق قابليتهاي شناختي، ايفا ميکند.
ب: فراديدگاههاي برنامهريزي درسي
1ـ سنتگرايي
در اين فراديدگاه، برنامهريزي درسي براي دوره ابتدايي کسب ارزشهاي پايه را در نظر ميگيرد و مهارتهاي مورد نياز براي ايفاي نقش در جامعه را مورد توجه قرار ميدهد. طبق اين برنامهريزي درسي از دانشآموزان انتظار ميرود در ارتباط با مهارتهاي پايه به تسلط و چيرگي کافي دست يابند و ارزشهاي اساسي جامعه را جذب كنند.
2ـ پژوهش و تصميم گيري
توجه اين فراديدگاه برفرآيند شناختي و بويژه بر پرورشمهارتهاي پژوهش و تصميمگيري قرار دارد. بنابراين مدارس و معلماني که در چارچوب برنامهريزي درسي اين فراديدگاه عمل ميکنند، بايد دانشآموزان را به شناسايي مسائل، انتخاب راهحلهاي گوناگون، تجزيه و تحليل اطلاعات و تصميمگيري تشويق کنند. در اين برنامهريزي درسي گاه مهارتهاي حل مسأله در ارتباط با مسائل اجتماعي به کار گرفته ميشوند تا دانشآموز قادر شود در چارچوب يک نظم اجتماعي دموکراتيک ايفاي نقش كند. برنامه اشتغال اجتماعي نمونهاي از برنامهريزيهايي است که معرف اين فراديدگاه است. در اين برنامه دانشآموزان مهارتهاي حل مسأله را در کلاس درس ميآموزند و سپس آنها را به هنگام کار در نهادهاي مختلف جامعه محلي به کار ميگيرند.
3ـ دگرگوني و تحول
اين فراديدگاه بر تغييرات فردي و اجتماعي دانشآموز تمرکز ميكند و معلم تلاش دارد مهارتهايي را به دانشآموزان منتقل كند، که امکان دگرگوني و تحول فردي و اجتماعي را فراهم ميکند. در اين فراديدگاه برنامهريزي درسي، به تغيير به منزله حرکت به سوي هماهنگي و همنوايي با محيط نگريسته ميشود که بايد در دانشآموزان بوجود آيد.
ج ـ صاحبنظران برنامهريزي درسي
1ـ «هنري موريسون»
«هنري موريسون» يکي از قويترين سخنگويان ديدگاه موضوعي اعتقاد داشت مهارتهاي مربوط به داشتن سواد، بايد کانون اصلي توجه برنامههاي درسي دوره ابتدايي را تشکيل دهد. بنابراين توصيه کرد که آموزش مهارتهاي سه گانه (خواندن، نوشتن و حساب کردن) بايد در دستور کار مدارس ابتدايي قرار گيرد. به عقيده او، خواندن بايد به عنوان اصليترين مهارت در برنامههاي درسي در نظر گرفته شود، زيرا مهارت خواندن، زمينه لازم و مناسب را براي دستيابي به ساير بحثهاي برنامه درسي فراهم ميكند. از نظر موريسون، رشد و پرورش مهارتهاي محاسباتي در درجه بعدي اهميت قرار دارند. او خاطر نشان ميكند: کار اصلي آموزش رياضي در دوره ابتدايي بايد فراگيري مفهومهاي اوليه عدد و همچنين فهم روابط پايه رياضي باشد. به اعتقاد موريسون، نوشتن دانشآموزان دوره ابتدايي بايد بهگونهاي باشد که آنها را به سازماندهي و عرضه شفاف و روشن انديشههايشان تشويق و ترغيب كند.
2ـ «آرتور بستور»
«بستور» يکي از شاخصترين سخنگويان ديدگاه ديسيپليني ديدگاه نظام مند» بود و اعتقاد داشت فعاليتهاي اصلي مدارس ابـتدايي بايد حول محور خواندن، نوشتن و حساب کردن، با اندکي تأکيد بر علوم تجربي، جغرافي و مسائل اجتماعي شکل گيرد.
بستور همچنين توصيه ميکرد ارتقاء دانشآموزان به سطوح بالاتر، به جاي اينکه برمبناي سن آنها انجام گيرد، بايد براساس تسلط و تبحر آنها در يک موضوع درسي خاص انجام شود.
3ـ «جروم برونر»
«برونر»، کتابي را با عنوان «فرآيند آموزش و پرورش» به رشته تحرير در آورد که به بيانيه برنامه درسي براي طرفداران ديدگاه نظام مند»تبديل شد. برونر اعتقاد داشت اصول اساسي برنامه درسي را نبايد به شکل مستقيم به دانشآموزان دوره ابتدايي عرضه کرد، بلکه موقعيتهاي يادگيري را بهگونهاي بايد برنامهريزي و سازماندهي شود، که دانشآموزان خود اين مفاهيم و تفکرات را کشف کنند. برونر انديشه برنامه درسي مارپيچي را نيز مطرح كرده است که با ديدگاه او نسبت به کودک ارتباط دارد. براساس ديدگاه برونر، برنامه درسي بايد مواد و موضوعات را به گونهاي به دانشآموز عرضه کند که بهتدريج جامعيت و پيچيدگي بيشتري داشته باشد.
4 ـ «سليا لاواتل»
«لاواتل» به شرح فعاليتهايي ميپردازد که امکان بازي خود راهبر را به کودک ميدهد. هدف اين برنامه دستيابي کودک به مهارتهاي پايه مانند طبقهبندي کردن، اندازهگيري، شمارش و غيره است.
5 ـ «ديويد وايکارت»
«وايکارت»، برنامهاي را طراحي کرده، که هدف آن تسهيل رشد مهارتهاي شناختي از طريق فعاليتهاي فيزيکي و رشد زبان است. نمايشهاي درام اجتماعي و گردشهاي علمي نيز در کنار طبقهبندي کردن، رديف کردن و انتظام فضايي از جمله فعاليتهايي است که در اين برنامه گنجانده شده است.
6ـ «هيلدا تابا»
«تابا» از برنامه ريزان درسي ديدگاه فرآيند شناختي است که يک برنامه درسي در مطالعات اجتماعي، ويژه دوره ابتدايي با تأکيد بر مهارتهاي فکري و ذهني تدوين کرد. به نظر او توجيه آموزش مهارتها در اين نکته نهفته است که به پرورش قابليتهايي در دانشآموز ميپردازد که ميتواند او را از سلطه معلم رها كرده و انتخابهاي وي را افـزايـش دهد. آموزش مهارتهاي3 R (خواندن، نوشتن و حساب کردن) و برخي از مهارتهاي تفکر بايد کانون اصلي توجه برنامههاي آموزشي مهارت را تشکيل دهد.
7ـ «رودولف اشتاينر»
«اشتاينر» يکي از صاحبنظران ديدگاه ماوراي فردي در برنامهريزي درسي عقيده دارد آموزش و پرورش در دوره ابتدايي متکي به عقل نيست، بلکه بر تخيلات و تصورات ذهني استوار است. اشتاينر سالهاي آموزش ابتدايي را در ارتباط با پرورش پيکره لطيف و آسماني ميداند که از حدود هفت سالگي و رويش دندانها آغاز ميشود. وي ميگويد: شکلگيري و رشد پيکره لطيف و آسماني به معناي قالبريزي و پرورش تمايلات و عادات، وجدان، اخلاق، حافظه و عواطف و احساسات است. عمل بر پيکره لطيف و آسماني از طريق تصاوير و مثالها، يعني با هدايت دقيق تخيلات کودک، انجام ميشود. به نظر اشتاينر در دوران تحصيل ابتدايي، مطالعه تاريخ و شرح حال زنان و مردان بزرگ مفيد است. بنابراين او توصيه ميکند در سالهاي نخست آموزش ابتدايي، دانشآموزان به مطالعه انسانها و اسطورهها بپردازند و در سالهاي پاياني اين دوره، شرح حال و تاريخ را مطالعه کنند. وي همچنين استفاده از تصاوير و داستانهاي پندآميز را مورد تأکيد قرار ميدهد، زيرا استفاده از تصاوير و انگارهها ميتواند ظرفيت دروني را با آنچه بايد آموخته شود، همساز كند. اشتاينر معتقد است داستانهاي افسانهاي، اسطورهها و داستانهاي پندآموز ميتوانند با درون کودک ارتباط برقرار کنند. او نسبت به بيش از حد عقلاني کردن يا بيش از حد مفهومي کردن مواد آموزشي در دوره ابتدايي هشدار ميدهد. به اعتقاد اشتاينر خواندن و نوشتن بايد با مبنا قرار دادن نقاشي دانشآموزان و خواستن از آنها مبني بر اينکه درباره نقاشيهاي خود مطالب بنويسند، انجام شود.
8ـ «مک اَشن»
«مک اَشن» يکي از طرفداران ديدگاه رفتاري است که اعتقاد دارد آموزش و پرورش قابليت مدار بر نظريه يادگيري رفتارگرايانه متکي است. بيانيههاي قابليت يا نتايج يادگيري، مقاصد مطلوبي هستند که بايد از طريق فعاليتهاي آموزشي درصدد تحقق آن بود. آموزش و پرورش قابليت مدار، بر هدفهاي رفتاري، اندازهگيري مبتني بر معيار و ساير تدابير ناظر به پاسخگويي تأکيد ميورزد و برنامههاي درسي آموزش ابتدايي را تحت تأثير قرار داده است.
نتيجهگيري:
از ديدگاههاي برنامهريزي درسي ميتوان به شيوهها و جهات گوناگون استفاده کرد. نخست ميتوان به معلمان در شفافيت بخشيدن به رويکرد مورد استفاده آنها در فرآيند ياددهي ـ يادگيري کمک كرد. براي مثال، معلم ميتواند با تفکر و تعمق در ديدگاههاي برنامهريزي درسي دريابد که کداميک از آنها با عقايد و نظرات او در مورد آموزش و تدريس قرابت و نزديکي بيشتري دارد. معمولاً بيشتر معلمان در خواهند يافت که دو يا سه ديدگاه برنامهريزي درسي با توجه به نحوه تفکرشان جذابيت دارد. بدينگونه، سخن گفتن درباره مجموعهاي از ديدگاهها يا فراديدگاههاي برنامهريزي درسي معني دار ميشود. بر اين اساس ميتوان ديدگاههاي ماوراي فردي و انسانگرايانه و همچنين ديدگاههاي ديسيپليني و فرآيند شناختي را با يکديگر ترکيب و تلفيق كرد. بيشتر معلمان و مربيان در تدريس خود، از يک ديدگاه برنامهريزي درسي خاص پيروي نميکنند. در واقع بيشتر معلمان مايلند تصميمگيريهاي آموزشي و تربيتي خود را بر مبناي چندين ديدگاه بيان كنند و در بيشتر موارد معلمان از مجموعههايي متشکل از دو يا سه ديدگاه، استفاده ميکنند. همچنين معلمان ميتوانند از هر يک از ديدگاههاي برنامهريزي درسي، نکاتي را مورد استفاده قرار دهند و يا با توجه به شرايط محيطي و وضع خاص خود و شاگردانش، از روش معيني براي تدريس و حل مشکلات موجود استفاده کنند که اين روش ممکن است با يکي از نظريههاي برنامهريزي درسي و يا ترکيبي از آنها هماهنگ باشد.
SH
لینک های مرتبط
موضوعات سایت
صدای مشاور تحصیلی
مرکز مشاوره تحصیلی آموزشی و تلفنی
مشاوره تخصصی درتمامی زمینه های/ کنکورسراسری/ بدون کنکور/آزمون کارشناسی ارشد/ آزمون دکتری / تیزهوشان / نمونه دولتی / تحصیل در خارج/نظام مهندسی / دانشگاه آزاد / دانشگاه پیام نور / دانشگاه غیرانتفاعی /9099071613
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ بوده و متعلق به سامانه مشاوره تحصیلی میباشد.
طراحی سایت و بهینه سازی توسط شرکت طراحی پرتو
نرخ مشاوره %30 ارزانتر از بقیه
سوالات و نظرات خود را با ما درمیان بگذارید
سوالات کاربران