
تماس از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب
تماس با تلفن ثابت از تمام کشور 9099071613
ارزشیابی و نقش فعالیت های مکمل و فوق برنامه در پرورش تئوری MI (هوشهای چندگانه) (Multiple Intelligences) در نظام آموزشی و معرفی انواع MI
--------------------------------------------
"سامانه صدای مشاور تحصیلی"
مشاوره دهنده تخصصی برنامه ریزی درسی و تحصیلی
برای تماس با مشاورین ما تنها با تلفن ثابت و بدون گفتن کد، با شماره های 9099071613 تماس بگیرید.
تماس از 8 صبح تا 12 شب
حتی ایام تعطیل
...........................................................
ارزشیابی و نقش فعالیت های مکمل و فوق برنامه در پرورش تئوری MI (هوشهای چندگانه) (Multiple Intelligences) در نظام آموزشی و معرفی انواع MI
براساس تحقیقات انجامشده اکثر بروندادهای سیستم آموزشی فارغالتحصیلانی هستند که نميتوانند نیازهای خود و جامعه را برآورده سازند. از جمله خلاءها و چالشهای موجود در نظام آموزشی ميتوان به خلاء در نیازسنجی و تعیین اهداف، خلاء در تعیین و تدوین محتوا، ضعف در انتخاب و استفاده از روشهایياددهی، يادگیری و روشهای ارزشیابی و... اشاره نمود. اين عوامل باعث گردیده است که يادگیری دانشآموزان عميق و پایدار نبوده و فراگیران به رشد واقعی دست پیدا نکنند. يکی از راهكارها جهت کاهش اين خلاءها، توجه به فعالیتهای مکمل و فوق برنامه آموزشی و پرورشی ميباشد. اين گونه فعالیتها با توجه به ویژگیهایی که دارند، ميتوانند در جهت تعميقيادگیری، رشد همهجانبه فراگیران در ابعاد مختلف، توجه به ویژگیهای محلی و منطقهاي، توجه به خلاقیت دانشآموزان، آموزش مهارتهای اساسی زندگی و پاسخ به سوالات اساسی فراگیران استفاده شوند. همچنین از فعالیتهای مکمل و فوقبرنامه آموزشی و پرورشی ميتوان در پرورش هوشهای چندگانه (MI) استفاده نمود. در اين مقاله سعی شده است ضمن بررسی تئوری MI، به نقش فعالیتهای مکمل و فوق برنامه در پرورش هوشهای چندگانه نیز اشاره شود و پس از آن فعالیتهایی که مناسب هر کدام از اين هوشها ميباشد، ارائه شود. در پایان نیز روش ارزشیابی از فعالیتهای پیشنهادی بیان ميگردد.
تئوری MI (هوشهای چندگانه) (Multiple Intelligences):
پس از آنکه «آلفرد بینه» در سال 1904 با استفاده از آزمونهای هوش «IQ»، امکان اندازهگیری عینی ميزان هوش افراد را فراهم کرد، تقریباً حدود 80 سال بعد، يکی از روانشناسان دانشگاه هاروارد به نام «هووارد گاردنر Howard Gardner» در سال1983 با نظریه سنجش هوش« IQ» به مخالفت پرداخت و نظریه هوشهای چندگانه «MI» را ارائه داد و در اين نظریه به حداقل هشت هوش در انسان اشاره کرد.
«گاردنر در نظریه هوشهای چندگانه «MI» سعی کرده است تا حوزهی استعدادهای انسان را به آن سوی مرزهای« IQ » بکشاند. وی در مورد اعتبار روش مجزا ساختن فرد از محیط طبیعی آموزش خود و تعیین هوش فردی او (با ارجاع وظایفی که تا پیش از آن هیچگاه انجام نداده است و احتمالاً در آينده نیز هیچ گاه به انجام نخواهد پرداخت) تردید کرد. او معتقد است که هوش، با توانایی تحلیل مسائل و نیز برخورداری از کارائی در محیطی طبیعی و واقعی، ارتباط فراوانی دارد.» (آرمسترانگ)
نظریه هوشهای چندگانه در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از صاحبنظران آموزشی قرار گرفته است، به طوری که بعضی از مراکز آموزشی در سطوح ابتدایی، راهنمایی و متوسطه آن را به عنوان پایهی فلسفی و آموزشی خود پذیرفته و برنامههای درسی و نحوهي آموزشی خود را کاملاً مبتنی بر اين نظریه پایهگذاری کردهاند. نظریه چندگانهي هوش به دلیل ملموس و عملی بودن، جلب توجه معلمان به تفاوتهای فردی دانشآموزان و نحوهي ارائه مطالب درسی، توجه به تمایلات هوشی آنها و استفاده از انواع رسانههای آموزشی برای رشد هوش، توجه بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش را جلب کرده است.
هووارد گاردنر يکی از اولین کسانی بود که بر طبیعت چندگانه و در حال تغییر هوش تاکید نمود. براساس نظریهي پویای هوشی گاردنر و سایرین 8 نوع هوش (توانایی) را تشخیص دادهاند و راههایی را که بهوسیلهي آنان اشخاص ميتوانند به قدرت و توانای هوشی خود بیفزایند مورد مطالعه و بررسی قراردادهاند.
هر يک از انواع هوشهای چندگانه در زیر مورد بررسی قرار گرفتهاند:
هوش حرکتی زبانی – کلامي (Linguistic intelligence)
هوش زباني – كلامي يعنی توانایی بهکارگیری درست لغات به صورت نوشتاری و شفاهی. وقتی فردی با کلمات و زبان نوشتاری و بیانی سر و کار دارد از هوش کلامي- زبانی استفاده ميکند. قصهگوها، سیاستمداران، شعرا، روزنامهنگاران و مجریان، گویندگان و... اين هوش را بیشتر بکار ميگیرند.
هوش منطقی - ریاضی (Logical Mathematical int)
هوش منطقي – رياضي يعنی توانایی بکارگیری و استفاده درست از اعداد و ارقام و بیان استدلالات منطقی. ریاضیدانان، حسابداران، دانشمندان، برنامهنویسان کامپیوتر و... توانایی بکارگیری اين هوش را بیشتر دارند و دانشآموزان اين هوش را در فعالیتهایی از قبیل شمردن اعداد، شمردن باقیمانده پول، تهیه فهرست، اولویت دادن و برنامهریزی برای آينده ميتوانند به کار برند.
هوش مکانی – فضایی (Spatial intelligence)
ين هوش با حس بینایی سر و کار دارد و توانایی درک درست جهان به صورت مکانی – دیداری و ايجاد تغییر در اين ادراک را شامل ميشود. دیدهبان، شکارچیان، راهنما، معماران، نقاشان و... توانایی بهکارگیری اين هوش را بیشتر دارند.
هوش حرکتی – جنبشی (Bodily Kinesthetic int)
اين هوش با حرکات فیزیکی بدن سر و کار دارد و بهکارگیری مهارتهای خاص از قبیل تعادل، هماهنگی، چالاکی، انعطافپذیری، سرعت و قدرت را برای بیان افکار و احساسات شامل ميشود. هنرپیشهها، ورزشکاران، صنعتگران، جراحان، رانندگان و... اين هوش را بهتر بهکار ميگیرند.
هوش موسیقایی (Musical int)
اين هوش، توانایی درک، تشخیص، تبدیل و اجرای اشکال مختلف موسیقی برای انتقال افکار و احساسات را در بر ميگیرد. آهنگسازها، نوازندگان و خوانندگان اين هوش را بهتر به کار ميگیرند.
هوش ميانفردی (Interpersonal int)
هوش ميان فردي يعنی توانایی برقراری ارتباط يک فرد با افراد دیگر با استفاده از درک حالات روانی، اهداف، انگیزهها و احساسات آنها. اين هوش افراد را قادر ميسازد تا احساس يگانگی و همدردی نسبت به یکدیگر پیدا کنند. معلمان، مشاوران، گویندگان، مجریان و... اين هوش را بهتر به کار ميگیرند. دانشآموزان هوش ميانفردی را در کوششهای دستهجمعی از قبیل عضو گروه بودن و ورزشهای گروهی ياد ميگیرند.
هوش درونفردی (Intra personal intelligence)
اين هوش با شناخت فرد از تواناییها و محدودیتهای فردی، احساسات درونی، اهداف، قدرت ادراک و ميزان اعتماد به نفس خود و توانایی انجام عمل و رفتار مناسب بر اساس آن سر و کار دارد. روانکاوها، رهبران مذهبی، اين هوش را بهتر به کار ميگیرند.
هوش طبیعتگرا (Naturalistic intelligence)
هوش طبيعتگرا، توانایی و مهارت در شناخت و طبقهبندی انواع گوناگون جانوران، گیاهان، محیط پیرامون و اشیاء موجود در طبیعت را شامل ميشود. زیستشناسان، شیميدانها، ریاضیدانان و... اين هوش را بهتر بهکار ميگیرند.
نقش فعالیتهای مکمل و فوق برنامه در پرورش هوشهای چندگانه:ظریه هوشهای چندگانه به دنبال تغییرات بنیادین در ساختار و روش آموزشی در مدارس است. این نظریه به تمام معلمان اين پیام را ميدهد: فراگیرانی که در آغاز هر روز در مدرسه حضور ميیابند، حق دارند از تجربیاتی که همه مقولات هوشهای هشتگانه آنها را فعال ميکند و توسعه ميبخشد استفاده کنند. تمام دانشآموزان باید در طول روز در معرض برنامهها، پروژهها و دورههایی قرار گیرند که به ايجاد و توسعه توانایی هوشی آنها کمک ميکند و نباید تنها مهارتهای شفاهی و منطقی آنان همانند گذشته مورد توجه قرار گیرد.مدیران و کارشناسانی که در برنامهریزی مدارس نقش دارند، ميتوانند نظریه MI را به عنوان معیاری برای اطمينان يافتن از اين که برای همه دانشآموزان در هر روز فرصتهایی جهت تعاملات مستقیم با هر یک از هشت مقوله هوشی فراهم ميشود، در نظر بگيرند و فعالیتهايی را برای پرورش هرکدام از مقولههای هوشی طراحی و اجرا نمایند.
ارزشیابی فعالیتهای مبتنی بر نظریه هوشهای چندگانه:
اساسا هدف هر گونه ارزیابی، جمعآوری اطلاعات مناسب، جمعبندی، تحلیل و تفسیر آن اطلاعات و نهایتاً اتخاذ تصميم در خصوص موضوع مورد ارزیابی است. همچنانکه در سنجش و ارزیابی از فعالیتهای مکمل نیز با استفاده از روشها و ابزارهای مناسب، اطلاعات مربوطه جمعآوری و در خصوص ميزان تحقق اهداف پیشبینی شده و فرایندهای مربوط به آن تصميمگیری ميشود.
برای ارزیابی فعالیتهای مبتنی بر هوشهای چندگانه، باید از روشهایی استفاده نمود که يادگیری، افزایش توان و ميزان رشد و پرورش استعداد خاص هر دانشآموز را به صورت واقعی در هر یک از مقولات هوشی نشان دهد.
شیوههای ارزشیابی واقعی، به ویژه به دانشآموزان اجازه ميدهد تا آموختههای خود را در محیطی که با زندگی واقعی آنان مطابقت دارد، نشان دهند. درصورتی که در روشهای استانداردشده، همواره دانشآموزان را در محیطهای ساختگی که با جهان واقعی بسیار تفاوت دارد، مورد ارزیابی قرار ميدهند.(آرمسترانگ)
انواع ارزشیابی با توجه به تئوری MI:
در شیوههای ارزشیابی واقعی و توصیفی، از ابزار، وسایل و روشهای بیشماری استفاده ميشود. یکی از پیشنیازهای اصلی ارزیابی واقعی و معتبر، مشاهدات است، و همانگونه که گاردنر(1993-1983) بیان کرده است، بهترین روش سنجش هوشهای چندگانه دانشآموزان، مشاهدهي نحوهي بهکارگیری سیستمهای نمادین هر يک از مقولات هوشی به وسیله آنان است. یکی دیگر از مؤلفههای اصلی در انجام ارزشیابیاي واقعی، مستندسازی فعالیتهای دانشآموزان است و ميتوان عملکرد دانشآموزان را با روشهای مختلف ثبت و نگهداری کرد. برخی از این روشها عبارتند از:
- گزارشهای داستانگونه
_ نمونههایی از کارهای دانشآموزان
_ نوارهای صوتی
_ نوارهای ویدئویی
_ عکاسی
- یادداشتهای دانشآموزان
_ نمودارهای اجتماعی
_ آزمونهای غیرمتعارف
_ مصاحبه با دانشآموزان
_ ارزیابیهای کوشش مدار
_ فهرستها
_ طرحهای کلاسی
_ گزارشهای گاه شماری
نتیجهگیری:
با توجه به ویژگیهای فعالیتهای مکمل و فوق برنامه آموزشی و پرورشی و ضرورت استفاده از آنها در نظام آموزشی، ميتوان از آنها در جهت کاربرد تئوری MI برای رشد همهجانبه فراگیران استفاده کرد. مدیران و معلمان با توجه به نظریه MI ميتوانند برنامههای گوناگون و مدون و انعطافپذیری از راهکارها و فعالیتهاي آموزشی و پرورشی را طراحی كنند و در جهت تقویت برنامهي درسی و توجه به استعدادهای خاص فراگیران با استفاده از ویژگیهای محلی و منطقهاي ارائه دهند و با پرورش هوشهای چندگانه زمينه تعميق يادگیری در حیطههای شناختی و مهارتی را فراهم ساخته و در نتیجه فراگیران را در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، ذهنی، عاطفی، فرهنگی و... رشد دهند.
SH
لینک های مرتبط
موضوعات سایت
صدای مشاور تحصیلی
مرکز مشاوره تحصیلی آموزشی و تلفنی
مشاوره تخصصی درتمامی زمینه های/ کنکورسراسری/ بدون کنکور/آزمون کارشناسی ارشد/ آزمون دکتری / تیزهوشان / نمونه دولتی / تحصیل در خارج/نظام مهندسی / دانشگاه آزاد / دانشگاه پیام نور / دانشگاه غیرانتفاعی /9099071613
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ بوده و متعلق به سامانه مشاوره تحصیلی میباشد.
طراحی سایت و بهینه سازی توسط شرکت طراحی پرتو
نرخ مشاوره %30 ارزانتر از بقیه
سوالات و نظرات خود را با ما درمیان بگذارید
سوالات کاربران