تماس از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب

تماس با تلفن ثابت از تمام کشور 9099071613

banner

صدای مشاور تحصیلی

مشاوره تحصیلی تلفنی

مشاوره تحصیلی تلفنی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی
سامانه صدای مشاور تحصیلی

جنبه های کلی، برنامه ریزی و تقسیم بندی کارکردهای محافظه کارانه و نوآورانه آموزش و پرورش به عنوان عامل و زيربناي رشد، توسعه و تغییر اجتماعی


تاریخ :    ۱۳۹۵/۱/۱۵     بازدید :    ۱۰۵۲

جنبه های کلی، برنامه ریزی و تقسیم بندی کارکردهای محافظه کارانه و نوآورانه آموزش و پرورش به عنوان عامل و زيربناي رشد، توسعه و تغییر اجتماعی

 "سامانه صدای مشاور تحصیلی"

 مشاوره دهنده تخصصي آموزش و پرورش

برای تماس با مشاورین ما از تلفن ثابت با شماره 9099071613  تماس حاصل فرمایید

 تماس از ساعت 8 صبح تا 12 شب

 حتي ايام تعطيل

 جنبه های کلی، برنامه ریزی و تقسیم بندی کارکردهای محافظه کارانه و نوآورانه آموزش و پرورش به عنوان عامل و زيربناي رشد، توسعه و تغییر اجتماعی

آموزش و پرورش كاركردهاي مختلفي دارد.

در تقسيم‌بندي اين كاركردها به دو دسته مي‌رسيم:‌ كاركردهايي كه نقش محافظه‌كارانه دارند و كاركردهايي كه نقش نو‌آورانه دارند.

در اين مبحث به كاركردهاي نوآورانه آموزش و پرورش مي‌پردازيم كه اين كاركردها در واقع عامل و زيربناي رشد و توسعه يك جامعه از جهات مختلف است. لازم به يادآوري است كه درباره كاركردهاي آموزش و پرورش، ديدگاه‌ها و نظرهاي مختلفي وجود دارد كه در اين جا جنبه‌هاي كلي اين كاركردها را مد نظر داريم.

 گزينش و تخصيص:

پيشرفت و حركت يك جامعه بستگي به داشتن نيروي كار متخصص و كاردان دارد. اصولاً آموختن و فنون و تخصص‌ها در يك جامعه بر عهده يك نظام آموزش و پرورش است. در جوامع گذشته اين آموزش از طريق خانواده صورت مي‌گرفت‌، ولي امروز در جوامع پيشرفته و صنعتي با پيچيده شدن و وظايف و مشاغل، اين كار بايد با نظارت آموزش و پرورش صورت بگيرد.

به اين ترتيب، آموزش و پرورش نقش مهمي در گزينش و تخصيص افراد به مقامات و مشاغل اجتماعي دارد. نحوه عملكرد افراد در مدارس، طول مدت تحصيلي و رشته تحصيلي در تعيين شغل، درآمد و منزلت اجتماعي آينده آنان تأثير بسزايي دارد. بنابراين آموزش و پرورش رسمي، سهم مهمي در تسهيل تحرك اجتماعي افراد به عهده دارد.
 

نوآوري و تغيير:

جوامع سنتي، گرايش به حفظ وضع موجود و آنچه از گذشته به جا مانده دارند. اگر چه آموزش و پرورش از يك ديدگاه اين وظيفه را بر عهده دارد، ولي از ديدگاهي ديگر، آموزش و پرورش عهده‌دار حركتي نوين بر مبناي روش‌هاي علمي براي رسيدن به نوآوري است. آموزش و پرورش در جهان امروز بر مبناي اصول علمي و تحقيق و بررسي، پيشاهنگ حركت به سوي پيشرفت و توسعه است. استفاده از روش‌هاي علمي جديد، تأثير بسزايي در رشد توسعه اجتماعي و اقتصادي جوامع دارد.

در نيم قرن گذشته،‌ پديده مهم و فراگير آموزش و پرورش از ديدگاه‌هاي علمي و تخصصي گوناگوني در دانشگاه‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است. اين تحول معمولاً با عنوان رويكرد سرمايه انساني به آموزش و پرورش شهرت يافته است. اين رويكرد، آموزش و پرورش را اساساً به منزله نوعي سرمايه از سوي جامعه و فرد تلقي مي‌كند.


آموزش و پرورش و توسعه اجتماعي:

طبق مطالعات و تحقيقات انجام شده، آموزش و پرورش و برنامه‌ريزي آموزش بر ميزان توسعه اقتصادي و اجتماعي اثر دارد و باعث پيشرفت آن مي‌شود. آنچه كه امروزه در بسياري از كشورهاي در حال رشد و از جمله در كشور خودمان با عنوان سوادآموزي عمومي مي‌بينيم، بر همين مبنا است. با اين حال، يك نكته و در واقع يك مشكل اساسي پديدار مي‌شود و آن اين كه آنچه افراد به عنوان تخصص آمو‌خته‌اند، با آنچه كه در جامعه وجود دارد تفاوت دارد. به عبارت ديگر آموزش و پرورش نتوانسته است نيازمندي‌هاي اقتصادي و اجتماعي را برطرف كند و در واقع آموزش و پرورش و جامعه با هم بيگانه‌اند.

براي اين كه آموزش و پرورش بتواند به نحوي اثر بخش به توسعه اجتماعي كند، لازم است كه همزمان با آن در ساير اجزا و ابعاد ساختار اجتماعي نيز تغييراتي صورت گيرد.

در اين جا نكته بسيار اساسي روشن مي‌شود. اگر همزمان با تغييرات در نظام آموزش و پرورش، يك سري تغييرات نيز در ساختار اجتماعي و اقتصادي بوجود آيد و اين ساختار با آموزش و پرورش هماهنگي داشته باشد، آموزش برنامه‌ريزي شده با موفقيت بيشتري همراه خواهد بود.با وجود تمهيداتي كه براي تضمين نتايج برنامه‌ريزي‌هاي آموزش مي‌توان به كار بست، همواره احتمال دارد كه آن‌ها با ناكامي يا نتايج ناطلبيده مواجه شوند.

اين مسأله از آنجا ناشي مي‌شود كه روابط پيچيده ميان عوامل و عناصر مؤثر در امر توسعه يا تغيير را نمي‌توان به طور دقيق پيش‌نگري كرد. از اين رو توجه به نتايج ناطلبيده و بررسي آن‌ها به درك طراحي توسعه اجتماعي كمك مي‌كند.


آموزش و پرورش و تغيير اجتماعي:

در مورد رابطه آموزش و پرورش با تغيير اجتماعي دو ديدگاه وجود دارد؛ از يك ديدگاه آموزش و پرورش را امري به حساب مي‌‌آورند كه خواهان حفظ وضع موجود و ميراث گذشته است. ديدگاه‌ ديگر، آموزش و پرورش را عامل تحول و تغيير اجتماعي و حركت به سوي رشد و توسعه مي‌داند. در اين ديدگاه، آموزش و پرورش مددكار تغيير و توسعه اجتماعي است و افراد را به سوي فرهنگ‌آفريني و آزاده‌پروري هدايت مي‌كند. 

كشاكش روابط متقابل با ساير نهادها، آموزش و پرورش هم خود دچار تغيير مي‌شود و هم در ساير نهادها نيز تغييراتي را به وجود مي‌آورد. به هر صورت و در هر قالب كه به آموزش و پرورش نگريسته شود، به علت رابطه متقابل با ديگر نهادها و عمومي و گسترده بودن آن، تغييرات اجتماعي را نيز در پي دارد.

درصورتي كه تغيير در بخشي از جامعه، شامل آموزش و پرورش شود و بر آن اثركند و آموزش و پرورش، همراه با عوامل ديگر، به تغيير اجتماعي مدد برساند، به منزله شرط و لازمه تغيير تلقي خواهد شد. 

بالاخره، آموزش و پرورش، غالباً ممكن است به عنوان تأثير، نتيجه يا معلول تغيير اجتماعي قلمداد شود. دگرگوني و تغيير اساسي در ساختار اجتماعي جامعه به طور يقين بايد تمامي نهادهاي اجتماعي را تحت تأثير قراردهد. زيرا جامعه گرايش‌هايي به سمت انجام و استحكام دارد. به طوري كه تأثيرات، فشارها و دگرگوني‌هاي اجتماعي در همه نهادهاي آن منعكس مي‌شود. 


برنامه ريزي آموزشي:

رسيدن به مرز رشد و توسعه اجتماعي و اقتصادي، احتياج به برنامه‌ريزي آموزشي دقيق و حساب شده و همه جانبه دارد. اگر جامعه‌اي قصد دارد به توسعه يافتگي دست يابد، براي آموزش و پرورش خود برنامه‌ريزي مي‌كند. بدون شك تا نقاط ضعف و نقاط قوت خود را نشناسيم، نقاط ضعف را برطرف نكنيم و نقاط قوت را توسعه ندهيم، نمي‌توانيم به توسعه يافتگي دست يابيم. 

با توجه به مراحل رشد، برنامه آموزش و پرورش را به 4 دوره 6 ساله بخش مي‌كند:

دوره نخست كه از آغاز تولد تا 6 سالگي است، دوره تربيت درخانه است. در اين دوره است كه نهاد كودك شكل مي‌گيرد. از اين رو در بار آوردن او بايد دقت بسيار كرد. آموختن درست زبان مادري، پرورش حس‌ها از راه به كار بردن آنها، استفاده از وسيله‌هايي مانند نقاشي و پديد آوردن عادت‌هاي خوب، بايد در اين دوره صورت گيرد. 

دوره دوم كه از 6 تا 12 سالگي است، دوره مدرسه زبان مادري است و همه كودكان (پسر يا دختر، دارا يا ندار، و حتي كودكان كند ذهن) بايد از آن برخوردار شوند. زيرا جامعه وظيفه دارد زمينه برخورداري از آموزش و پرورش را براي همگان پديد آورد. در اين دوره همه درس‌ها به زبان مادري آموخته مي‌شود و آموزش يك زبان جديد نيز ( به جاي زبان لاتين) بايد در برنامه گنجانده شود. 

در پايان اين دوره دانش آموزان آزموده مي‌شوند تا از ميان آنان كساني كه آماده ترند، به دوره‌ بعدي يعني مدرسه لاتين بروند. 

دوره مدرسه لاتين كه بايد در همه شهرها برپا شود، از 12 تا 18 سالگي است. برنامه اين دوره به جز لاتين كه آموزش آن از سال اول آغاز مي‌شود، و زبان يوناني و عبري، آموزش علم‌هاي طبيعي و فن‌هاي سودمند را هم در بر مي‌گيرد. 

دوره دانشگاهي كه از 18 تا 24 سالگي است، براي دانش آموزان شايسته و ممتاز و براي رو كردن به درس‌هاي تخصصي است. اين رو كردن به درس‌هاي ويژه به هيچ رو نبايد مانع توجه به قلمرو گسترده دانش بشري شود. كومينوس معتقد است كه دانشجويان را از خواندن هيچ كتابي نبايد منع كرد. 

به همين دليل، سانسور كه در دوره پيشين روا بود، در اين دوره ناروا است. 

 پايان دوره آموزش آغاز دوره پژوهش مي‌داند و هم انديشه با بيكن بر آن است كه بايد پژوهشكده هايي بر پا كرد تا پژوهندگان سراسرجهان به آنها رو آورند و با كار خود بر سرمايه دانش انساني بيفزايند و در تكامل آن بكوشند. 

SH


سوالات و نظرات خود را با ما درمیان بگذارید
 
نام *
 
ایمیل *
 
پیام شما *
سوال امنیتی جمع اعداد 4 و 2
 
   

سوالات کاربران
printerنسخه قابل چاپ
انتخاب رشته حضوری

نرخ مشاوره %30 ارزانتر از بقیه