
تماس از ساعت ۸ صبح الی ۱۲ شب
تماس با تلفن ثابت از تمام کشور 9099071613
کتاب برای مسائل بی ارزش خود و خانواده ات را به زحمت نینداز
این کتاب پر از ایده جدید است برای زندگی کردن
برای مسائل بی ارزش خود و خانواده ات را به زحمت نینداز
نويسنده: ريچارد كارلسون
مترجم: فاطمه بيات
نشرثالث، چاپ اول ۱۳۹۳
دوره چهار جلدی ۴۰۴ صفحه، ۲۰۰۰۰ تومان
تا به حال اسم کتاب به این بلندی دیده بودید؟ خیلی بلند است! حتی همین ناشر عزیز، نشر ثالث، کتاب دیگری از این مجموعه را (که اولین و معروفترین کتاب این مجموعه هم هست) با نام دیگری به ترجمه و چاپ سپرده است.(۱) اما چرا برای اینکه کار عجیبی انجام ندهیم، مخاطب فارسیزبان را از این نام و حکمتی که در پس آن است محروم کنیم؟ اصل این اصطلاح، یک مثلواره ارتشی در ایالات متحده بوده است: «اگه برای چیزای کوچیک خودتو عذاب ندی، چیزای بزرگ خودشون هوای خودشونو دارن ... امّا همهی چیزا کوچیکن!»(۲) کارلسون اولین اثر موفق خودش (دهمین کتابش) را با نام «برای چیزهای کوچک خودت را به زحمت نینداز ... و همهی چیزها کوچکند»(۳) در سال ۱۹۹۷ منتشر کرد. کتاب، با سرعت کمنظیری (حتی میگویند بینظیر) چنان موفقیتی کسب کرد که دو سال پیاپی، عنوان کتاب پرفروش یو اس ای تودی را از آن خود کرد و حدود ۱۰۰ هفته در صدر فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار داشت. در سال ۲۰۰۴، به عنوان یکی از ۱۰ کتاب پرمخاطب دهه شناخته شد و بهتدریج به بیش از ۳۵ زبان در ۱۳۰ کشور دنیا انتشار یافت. حتی این کتاب اصطلاح «برای چیزهای کوچک خودت را به زحمت نینداز» را در فرهنگ کوچه و بازار امریکا متداول کرد.
کارلسون بعد از این موفقیت، این قاعده کلیدی را به بخشهای مختلف زندگی برد و کتابهای محبوب و پرفروشی به این نام نوشت: برای چیزهای کوچک در محل کار خودت را به زحمت نینداز، برای چیزهای کوچک در پول درآوردن ... ، ... در زندگی خانوادگیات (همین کتاب) ...، ... در عاشقی کردن... ؛ برای چیزهای کوچک خودت را به زحمت نینداز برای زنان، ... برای مردان، ... برای نوجوانان؛ کتابراهنمای خودت را به زحمت نینداز برای والدین، ... برای مامانها، ... برای باباها، ... برای معلمان، ... برای فارغالتحصیلها، ... برای دنبال شغل گشتن و ... . در واقع، از ۱۹۹۷ تا زمان آن حادثه تلخ در سال ۲۰۰۶، کار اصلی کارلسون نویسندگی بود و مجموعه «برای چیزهای کوچک خودت را به زحمت نینداز» را به همراه کتابهای دیگری، که در مجموع به حدود ۲۰ عنوان بالغ میشود، تألیف کرد.
دکتر ریچارد کارلسون، دارای مدرک دکترای روانشناسی و رواندرمانگر بود و مرکزی را که به «برنامههای کاهش استرس» اختصاص داشت، اداره میکرد. بعد از موفقیت کتاب معروفش، صدها سخنرانی انگیزشی در سراسر دنیا ایراد کرد و به دهها برنامه تلویزیونی دعوت شد. او که به چهرهای ملی و حتی بین-المللی بدل شده بود، در سن ۴۵ سالگی در هواپیما دچار آمبولی ریه شد و درگذشت.
چه چیزی باعث شد که وی اینگونه گل کند؟ من فکر میکنم عامل اصلی آن این بود که «صادقانه و با خلوص» چیزهایی میگفت و مینوشت که خود به آنها «عمل» میکرد. او در کتابهایش با شوروشوقی که به شور و شوق کودکان، وقتی دارند ماجراجوییها و اکتشافات خود را برای آدمبزرگها تعریف میکنند شبیه است، اصول زندگی را از خلال «تجربههای» خودش روایت میکند، خیلی بیریا و صمیمی از موفقیتها و شکستها و تکاپوهای خودش میگوید و خیلی، واقعاً خیلی، اصرار دارد که ما در این تجربهها با او شریک شویم، انگار که میخواهد «عشق» را بین مردم تقسیم کند. کتابهای او به معنای دقیق کلمه «انگیزشی motivational» اند: ما خیلی چیزها میدانیم، اما بین دانستن و دست به کار شدن همیشه فرسنگها فاصله است! ما دوست داریم تغییر کنیم و حتی میدانیم که چگونه اما «شهامت امتحان کردن» نداریم. ریچارد به ما می-گوید: نترس! امتحان کن! ببین چهقدر آسان است و حقیقتاً دلپذیر! بعد، بدون اینکه بخواهد ما را هل دهد، خودش میپرد در آب و با اشتیاق شنا میکند و ما که شادی او را میبینیم نمیتوانیم مقاومت کنیم و خیلی ساده شروع میکنیم و تغییر آغاز میشود.
در کتاب حاضر او دقیقاً همین کار را کردهاست. انگار این کتاب، سفرنامه خانواده چهارنفره آنهاست به سوی شادی و عشق، سفری که پایانی برای آن متصور نیست. کریس، همسرش، نه فقط در عشق و زندگی خانوادگی که در کار هم همپای او بوده و در تألیف چند کتاب با او همکاری کردهاست. خانوادهای معمولی اما برای شناختن و ممارست اصول، همواره پای کار و مدام در شادی جستوجو و اکتشاف.
این کتاب هم مانند بقیه کتابهای «برای چیزهای کوچک خودت را به زحمت نینداز» صد اصل/نکته/راهکار/توصیه/پند را بیان میکند و برای هر اصل، بدون حاشیهروی، در یکی دو سه صفحه لبِّ کلام را میگوید با مثالهایی عینی از زندگی و خیلی وقتها از زندگی خود کارلسون. این اصلها به هم مرتبطند اما هر یک را میتوان جداگانه خواند و به آن عمل کرد و از چنان وحدت درونیای برخوردارند که اگر به یکی عمل کنی به خیلیهای دیگر هم عمل کردهای، درست مثل دانههای تسبیح که اگر یکی را برداری بقیه هم با آن بلند میشود. این مسأله برای کتابهای دیگر مجموعه هم صادق است و حتی برای کل مجموعه، یعنی هر کتاب از کل مجموعه، دیگری را در بر میگیرد. این بیانگر این نکته است که کارلسون ما را به یک «سبک زندگی» فرا میخواند که از انسجام و یکپارچگی برخوردار است. به خاطر همین وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت که میان این صد اصل برقرار است، قابل قبول است که ناشر ترجیح داده که کتاب را به چهار مجلّد حدوداً ۱۰۰ صفحهای تقسیم کند و در هر مجلّد ۲۵ اصل را بیاورد (که البته شمارهها در چهار جلد به صورت پیاپی آمده) تا کتاب راحتالحلقومتر شود: لقمه لقمه تا ملاقات خدا.
در دهههای اخیر، روانشناسی به معنویت نزدیک شدهاست و موجی از درمانها پدید آمدهاند که در آنها با اثرپذیری از آموزههای سنتی شرق، «پذیرشacceptance » به اندازه «تغییرchange » در مرکز درمان قرار میگیرد. در کارهای کارلسون، همسو با این نسل از درمانهای روانشناختی، درونمایه همان چیزی است که میتوان از آن به «اخلاقیاتِ بودن» تعبیر کرد، ارزشهایی مثل: آگاهی گسترش یافته، توجه و اهمیت دادن به «همه» اتفاقات لحظه «حال» چه آنهایی که دوستشان داریم و چه آنهایی که دوستشان نداریم، فاصله گرفتن از خواستهها، کنجکاوانه و علاقهمندانه نگاه کردن و گوش دادن به آنچه که «هست»، صبر کردن و به تأخیر انداختن «واکنش»، مهار تکانهها و تمایلات، کانون دادن به توجه و رفتار قصدمندانه و آگاهانه، شفقت به خویشتن و دیگران و همه هستی، مهربانی، قدرشناسی و قدردانی کردن، احترام گذاشتن و اهمیت دادن، فروتنی، حلم و وقار و شتاب نکردن، وارستگی و نچسبیدن به تعلقات، سخاوت و بخشندگی، بخشودن و بخشایش، خدمت کردن، صداقت و خلوص، توجه به ناپایداری همه چیز، طنز و شوخطبعی، گوش سپردن به ندای خرد درونی، درک و دریافت حقیقتی که در همین لحظه در «جریان» است و «شناور» بودن در هستی. در بسیاری از درمانها و رواندرمانگران این نسل، این ارزشها از بافت «دینی» خود منتزع شده و در فضایی مدرن و سکولار تعقیب میشوند اما در کارهای کارلسون تا حد زیادی فحوای دینی خود را حفظ کردهاند و از این جهت کتاب کارلسون برای آن دسته از متفکرین کشور ما که در صدد به دست دادن الگوی سبک زندگی ایرانی-اسلامیاند، به غایت مفید است.
اگر ما «پذیرش» نشان دهیم و با ذهن خود و بر اساس تمایلاتمان در «آنچه که هست» تصرف نکنیم و نخواهیم همه چیز را بر اساس خواستههایمان تحت کنترل بگیریم، نظم مقدسی که در زندگی جریان دارد بر هم نمیریزد و شادی و خوشبختی، میوهای نمیشود که دست ما از آن کوتاه باشد. خیلی از کارهایی که ما «فکر میکنیم» ما را شاد میکنند، جز باری اضافی و دستوپاگیر نیستند که وقتی زیاد شوند مانند پیلهای دور ما پیچیده میشوند و آنقدر تاریک می-شویم که دیگر نمیتوانیم بفهمیم که «واقعاً» چه میخواهیم و چه باید بکنیم. «قبل از آنکه بدانید چه کار کنید، باید بفهمید که «چه کار نباید بکنید!» بله! این مسأله بهمراتب مهمتر است. همه ما اگر بدانیم چه کارهایی را نباید انجام دهیم تا بعد به دنبال «راهحل» برای آن باشیم، بیش از ۹۰ درصد مشکلات خود و خانواده را از میان بردهایم. کتابی که در دست دارید، میکوشد به شما بگوید، در کنار وظایف و کارهایی که باید به عنوان یک عضو «مسئول» در خانواده انجام دهید، چه کارهایی را نباید انجام داد یا کمتر به آنها توجه کرد» (مقدمه کتاب). «مسائل بیارزش/چیزهای کوچک the small stuff» در واقع چیزی نیستند جز همین کارهای اضافی ما و واقعاً که «همهشون کوچیکن and it’s all small stuff».
بله، زندگی همهاش گل و بلبل نیست؛ امّا فرق درد اصیل و واقعی، که از آن گریزی نیست و هزینه رشد و تکامل است، با رنجی که حاصل تسلیم نشدن و جنگیدن ماست این است که در اولی همراه سختی، آسانی هم هست و رضایتمندی و شادی ما مختل نمیشود و فقط درد میکشیم اما در دومی رنجی که ناشی از «ترس از درد کشیدن» است، ما را کلافه و مختل میکند.
نه، نه، فکر نکنید که این کتاب از اموری فلسفی و پیچیده صحبت میکند، راهکار میدهد آن هم راهکارهایی بسیار عملی و عملیاتی: «به همسرتان گوش بدهید؛ سر قولهایتان بمانید؛ در تقویمتان یک فضای سفید و خالی بگذارید؛ دکمههای راهاندازی مجددتان را بهبود ببخشید؛ برای خود تشریفات خودخواهانه ترتیب دهید؛ خانهتان را با علامتهایی که نشاندهنده عشق است پر کنید؛ پشت سر دیگران حرف نزنید؛ بیحرکت و آرام بنشینید؛ تصور کنید کسی در اتاق است و نگاهتان میکند؛ یک مؤسسه خیریه که محبوب خانواده است داشته باشید؛ به یاد داشته باشید که مسائل کوچک باید بیشتر یادآوری شوند؛ با اعضای خانوادهتان به گونهای رفتار کنید که گویی آخرین بار است آنها را می-بینید؛ ...»
این کتاب پر از ایده جدید است برای زندگی کردن؛ و باید حتماً بیش از یک بار خوانده شود و حتی میتوان آن را یکی از کتابهای بالینیِ خانواده شمرد. «می-دانم گفتن این حرف از انجام دادن آن راحتتر است، ولی مگر چاره دیگر هم داریم؟ ... از هماکنون شروع کنید و ببینید آیا اختلافها را میپذیرید یا دوباره خودتان را درگیر میکنید. ارزش امتحان کردن را دارد ... به پیامها و علامتهای پنهانی که به بچههایتان میفرستید نگاه کنید. در تمام آنها مواردی هست که درست انجام میدهید و مواردی هست که نیاز به بهبود یا تغییر رویه دارد. نگران نباشید. به مبارزه انسانی خوش آمدید!»
لینک های مرتبط
موضوعات سایت
صدای مشاور تحصیلی
مرکز مشاوره تحصیلی آموزشی و تلفنی
مشاوره تخصصی درتمامی زمینه های/ کنکورسراسری/ بدون کنکور/آزمون کارشناسی ارشد/ آزمون دکتری / تیزهوشان / نمونه دولتی / تحصیل در خارج/نظام مهندسی / دانشگاه آزاد / دانشگاه پیام نور / دانشگاه غیرانتفاعی /9099071613
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ بوده و متعلق به سامانه مشاوره تحصیلی میباشد.
طراحی سایت و بهینه سازی توسط شرکت طراحی پرتو
نرخ مشاوره %30 ارزانتر از بقیه
سوالات و نظرات خود را با ما درمیان بگذارید
سوالات کاربران